تنفر تا عشق
#تنفر_تا_عشق
#اد_جئون
#پارت_53
سئون:خب ت اگ بخای مخشو بزنی و
هی باهاش لاس بزنی اونم یچی میگه
دیه
کاملا طبیعیه
فیلیکس :میتونست چیزی نگه
ات:ت هم گفتی من خشگلم حتی تغیر موهامم متوجه شدی پس ت خد....
میخاستم چیزی بگم ک دست کوک رو
روی رون پام حس کردم ک منو کشید
سمت خدش علاوه بر من صندلی هم
کشیده شد ک صدای بلند و بدی ایجاد کرد
ک توجه همه کسایی ک ت رستوران بود
ب ما جلب شد و این خیلی بد بود کم چشا
از رو ما برداشته شده هم مشغول خردن غذاشون شدن سئون برای اینکه بحث رو عوض کنه گفت
سئون:نمیریم؟
هانا :وایی انقدر خوردم ک حتی نمیتونم
راه برم یکم بشینیمم
گوون:راس میگه یکم بشینیم
ت این مدت کوک همش سرش ت گوشیش بود و با اخم داشت ب گوشیش نگاه میکرد
منم برای اینکه توجهشو ب خدم جلب کنم الکی چت کردم اما فایده ای نداشت و نتی نگاهمم نکرد
بعدش یکی از عکس هام رو بهش نشون
دادم وگفتم
ات:عامم کوکی ب نظرت این قشنگه؟
اما هیچ واکنشی نشون نداد
رو مخم بود این کاراش
ات:سئون تینت رو بم میدی؟
سئون:اومم بیا
بعدش ب سمت دست شویی رفتم و ب کوک پیام دادم ک بیاد
(ت دستشویی نیستا ت راه رو ک کسی هم نیس)
همونطور ک ی دستش ت جیبش بود و ت اون یکی دستش گوشیش بود اومد
بدون اینکه نگاه کنه گف
کوک:هوم؟
ات:چرا انقدر بهم بی محلی میکنی؟
کوک:نمیدونی؟
ات:بیینن اون برا قبلنا بود خب؟الان ازش بدم میاد
کوک:اومم(بیخیال
ات:اومم؟؟؟بهم بی محلی نکن بعدش.. بعدش اصن هر کاری دوس داری بکن
کوک:هر کاری؟(نیشخند
ات:اوهوم
....
نظراتتون👼🏻
#اد_جئون
#پارت_53
سئون:خب ت اگ بخای مخشو بزنی و
هی باهاش لاس بزنی اونم یچی میگه
دیه
کاملا طبیعیه
فیلیکس :میتونست چیزی نگه
ات:ت هم گفتی من خشگلم حتی تغیر موهامم متوجه شدی پس ت خد....
میخاستم چیزی بگم ک دست کوک رو
روی رون پام حس کردم ک منو کشید
سمت خدش علاوه بر من صندلی هم
کشیده شد ک صدای بلند و بدی ایجاد کرد
ک توجه همه کسایی ک ت رستوران بود
ب ما جلب شد و این خیلی بد بود کم چشا
از رو ما برداشته شده هم مشغول خردن غذاشون شدن سئون برای اینکه بحث رو عوض کنه گفت
سئون:نمیریم؟
هانا :وایی انقدر خوردم ک حتی نمیتونم
راه برم یکم بشینیمم
گوون:راس میگه یکم بشینیم
ت این مدت کوک همش سرش ت گوشیش بود و با اخم داشت ب گوشیش نگاه میکرد
منم برای اینکه توجهشو ب خدم جلب کنم الکی چت کردم اما فایده ای نداشت و نتی نگاهمم نکرد
بعدش یکی از عکس هام رو بهش نشون
دادم وگفتم
ات:عامم کوکی ب نظرت این قشنگه؟
اما هیچ واکنشی نشون نداد
رو مخم بود این کاراش
ات:سئون تینت رو بم میدی؟
سئون:اومم بیا
بعدش ب سمت دست شویی رفتم و ب کوک پیام دادم ک بیاد
(ت دستشویی نیستا ت راه رو ک کسی هم نیس)
همونطور ک ی دستش ت جیبش بود و ت اون یکی دستش گوشیش بود اومد
بدون اینکه نگاه کنه گف
کوک:هوم؟
ات:چرا انقدر بهم بی محلی میکنی؟
کوک:نمیدونی؟
ات:بیینن اون برا قبلنا بود خب؟الان ازش بدم میاد
کوک:اومم(بیخیال
ات:اومم؟؟؟بهم بی محلی نکن بعدش.. بعدش اصن هر کاری دوس داری بکن
کوک:هر کاری؟(نیشخند
ات:اوهوم
....
نظراتتون👼🏻
۹۴۴
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.