قول دادم به خودم غصه تراشی نکنم

قول دادم به خودم غصه تراشی نکنم
فکر این را که تو باشی و نباشی نکنم
فکر این را که تو هر روز بیایی سر ظهر
روی گلدان دلم آب بپاشی نکنم!
حوض این خاطره را گرچه پر از گِل شده است
قول دادم به خودم بعد تو کاشی نکنم!
من پر از زخم جگرسوزم و باید بروم
که تو را اینهمه درگیر حواشی نکنم

امشب افسوس نشد بر سر قولم باشم
نشد از فاصله ها غصه تراشی نکنم
گر تفنگی برسانند به من، نامردم
تا سحر مغز خودم را متلاشی نکنم!
دیدگاه ها (۱)

جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجاذره است این، آفتاب اس...

احسنت و زه ای نگار زیبا آراسته آمدی بر ما امروز به جای تو ...

.

نمیدﺍﻧﻢﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﯾﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﻘﺎﺹ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫ...

سلام خدمت دوستان مدتی بستری بودم ، و نتونستم فعال باشم اما.....

اومدن تهمت زدن و گفتند تمامی این مشکلات هازیر سر شما هاست گف...

مهشید عشقم خیلی دلم واست تنگ شده ↘↙اینو بخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط