<<روحیه جهادی>>
<<روحیه جهادی>>
گاهی وقتا غیبش می زد ،نگران میشدیم . چیزی نمی گذشت که با تنی خسته و چهره ای خندان ،پیدایش می شد .
دو سه تا از بچه هایی که به جنگ چریکی وارد بودند را بر می داشت و می زد به قلب دشمن .تا پشت جبهه آنها نفوذ می کرد .
شناسایی اش کامل بود . محضر امام که جلسه می گذاشتند ،همیشه اطلاعات دست اولی داشت که می شد رویش حساب کرد .
به نقل از حجت الاسلام ذوالنور
شرح حال #امام_خامنه_ای در جبهه های نبرد.
#امام_خامنه_ای
#روحیه_جهادی
گاهی وقتا غیبش می زد ،نگران میشدیم . چیزی نمی گذشت که با تنی خسته و چهره ای خندان ،پیدایش می شد .
دو سه تا از بچه هایی که به جنگ چریکی وارد بودند را بر می داشت و می زد به قلب دشمن .تا پشت جبهه آنها نفوذ می کرد .
شناسایی اش کامل بود . محضر امام که جلسه می گذاشتند ،همیشه اطلاعات دست اولی داشت که می شد رویش حساب کرد .
به نقل از حجت الاسلام ذوالنور
شرح حال #امام_خامنه_ای در جبهه های نبرد.
#امام_خامنه_ای
#روحیه_جهادی
۶۵۰
۱۵ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.