دلم تنگه بنستونه دلم تنگه گداره
دلم تنگه بنستونه دلم تنگه گداره
اسیر بال پرزینه گرفتار شواره
بیو دی وستم اِز زونی، دلم هیرد و تلویه
دلم صحوون برافتویه، پسینون رو کلویه
نیا دی باز منگشتی، که کوگونِ کلا برد
دلم سی پازنون خینه، که قوچونَ بلا برد
دلم تنگه دلم تنگه، دلم تنگه کلوسه
دلم هر جا که پا اینه غمت زی تر جلوسه
دل مو چی برفه، تیا تو چی افتو
ایکنه تیغشتت، برفا دلمه اَو
ز یک سوا مندیم تا وابیدیم تهنا
دستت بده دستم، تا واریستیم وا پا
دلم رهده، دلم ویده، ملارم بر دو چویه ()
خدا دونا بدست تو، دلم چی مشک دویه
دلم تنگه گلا سهره، دلم خینه چویله
تش منِ استخونم هیوه دار ناشلیله
دلم تنگ است
دلم تنگ بنستون (1) است؛ دلم تنگ گدار (2) است
در حصاری اسیر گشته؛ گرفتار (دلبستهی) منطقهی شوار (3) است
بیا دیگه افتادم از زانو (طاقتی ندارم)، دلم خُرد و پاره پاره است
دلم صبحها «برآفتاب»(4) است و عصرها «روکلو»(5) است
دیگه نمیاد «باز» (پرندهی شکاری) کوه مُنگشت [چون] که کبکها را کلاغ برد
دلم برای «پازنون» (6) خون است که قوچها[ی این منطقه را] بلا و مریضی برد
دلم تنگ است دلم تنگ است، دلم تنگ گیاه «کرفس» است
دلم هر جا که پا بگذارد غم تو زودتر (قبل از دل من) جلویش است
دل من همچون برف است، چشمهای تو چون آفتاب
درخشش پرتو [چشم های] تو برفهای دلم رو آب میکنه
از همدیگر جدا ماندیم و تنها شدیم
دستت را بده دستم تا با هم بلند شویم
دل من میره و میاد (7)، (8)
خدا میدونه از دست تو، دلم مثل مشک دوغ است
دلم تنگ گلهای سرخ است، دلم خون است برای گیاه «چویل»
آتش توی استخوانم از چوبهای «ناشلیل» (نام مکانی) هیزم دارد
1- بنستون: نام مکانی نزدیک یاسوج
2- گدار: قسمت کم عمق رودخانه
3- شـُوار: مرز بین دهدز و کهگیلویه
بنستون و شوار دو منطقهی زیبا در زاگرس هستند.
4- برافتو: برآفتاب؛ نام روستایی در شهرستان ایذه؛ همچنین به معنای منطقهای که رو به آفتاب باشد.
5- رو کلو: نام روستایی در شهرستان ایذه.
رو: رودخانه؛ کلو: دیوانه؛ رو کلو: رود پرخروش و طغیانگر
6- پازنون: نام کوههای آغاجاری؛ همچنین جمع کلمهی «پازن».
پازن: بز کوهی؛ پازنون: بزهای کوهی
7- دلم رهده، دلم ویده: دلم رفته، دلم آمده! تشبیه دل به حرکت مَشک دوغ.
8- ملار: سه پایه ای که مشک دوغ یا مشک آب را به آن آویزان میکنند. مشکهای قدیم پوستی و جدیداً فلزی هستند.
اسیر بال پرزینه گرفتار شواره
بیو دی وستم اِز زونی، دلم هیرد و تلویه
دلم صحوون برافتویه، پسینون رو کلویه
نیا دی باز منگشتی، که کوگونِ کلا برد
دلم سی پازنون خینه، که قوچونَ بلا برد
دلم تنگه دلم تنگه، دلم تنگه کلوسه
دلم هر جا که پا اینه غمت زی تر جلوسه
دل مو چی برفه، تیا تو چی افتو
ایکنه تیغشتت، برفا دلمه اَو
ز یک سوا مندیم تا وابیدیم تهنا
دستت بده دستم، تا واریستیم وا پا
دلم رهده، دلم ویده، ملارم بر دو چویه ()
خدا دونا بدست تو، دلم چی مشک دویه
دلم تنگه گلا سهره، دلم خینه چویله
تش منِ استخونم هیوه دار ناشلیله
دلم تنگ است
دلم تنگ بنستون (1) است؛ دلم تنگ گدار (2) است
در حصاری اسیر گشته؛ گرفتار (دلبستهی) منطقهی شوار (3) است
بیا دیگه افتادم از زانو (طاقتی ندارم)، دلم خُرد و پاره پاره است
دلم صبحها «برآفتاب»(4) است و عصرها «روکلو»(5) است
دیگه نمیاد «باز» (پرندهی شکاری) کوه مُنگشت [چون] که کبکها را کلاغ برد
دلم برای «پازنون» (6) خون است که قوچها[ی این منطقه را] بلا و مریضی برد
دلم تنگ است دلم تنگ است، دلم تنگ گیاه «کرفس» است
دلم هر جا که پا بگذارد غم تو زودتر (قبل از دل من) جلویش است
دل من همچون برف است، چشمهای تو چون آفتاب
درخشش پرتو [چشم های] تو برفهای دلم رو آب میکنه
از همدیگر جدا ماندیم و تنها شدیم
دستت را بده دستم تا با هم بلند شویم
دل من میره و میاد (7)، (8)
خدا میدونه از دست تو، دلم مثل مشک دوغ است
دلم تنگ گلهای سرخ است، دلم خون است برای گیاه «چویل»
آتش توی استخوانم از چوبهای «ناشلیل» (نام مکانی) هیزم دارد
1- بنستون: نام مکانی نزدیک یاسوج
2- گدار: قسمت کم عمق رودخانه
3- شـُوار: مرز بین دهدز و کهگیلویه
بنستون و شوار دو منطقهی زیبا در زاگرس هستند.
4- برافتو: برآفتاب؛ نام روستایی در شهرستان ایذه؛ همچنین به معنای منطقهای که رو به آفتاب باشد.
5- رو کلو: نام روستایی در شهرستان ایذه.
رو: رودخانه؛ کلو: دیوانه؛ رو کلو: رود پرخروش و طغیانگر
6- پازنون: نام کوههای آغاجاری؛ همچنین جمع کلمهی «پازن».
پازن: بز کوهی؛ پازنون: بزهای کوهی
7- دلم رهده، دلم ویده: دلم رفته، دلم آمده! تشبیه دل به حرکت مَشک دوغ.
8- ملار: سه پایه ای که مشک دوغ یا مشک آب را به آن آویزان میکنند. مشکهای قدیم پوستی و جدیداً فلزی هستند.
- ۷.۵k
- ۰۲ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط