آخر آب و گلش کنار نیامد
آخر، آب و گِلش کنار نیامد
دریا با ساحلش کنار نیامد
برکه دلش را فروخت اما دریا
با ماه کاملش کنار نیامد
باز به خاک آرمید هرچه که رویید
مزرعه با حاصلش کنار نیامد
از تو شکایت کنم که خلق بگویند
بی سر و پا با دلش کنار نیامد؟
اشکم و آتش، خوشا کسی که اگر سوخت
سوخت و با مشکلش کنار نیامد
دریا با ساحلش کنار نیامد
برکه دلش را فروخت اما دریا
با ماه کاملش کنار نیامد
باز به خاک آرمید هرچه که رویید
مزرعه با حاصلش کنار نیامد
از تو شکایت کنم که خلق بگویند
بی سر و پا با دلش کنار نیامد؟
اشکم و آتش، خوشا کسی که اگر سوخت
سوخت و با مشکلش کنار نیامد
- ۲۰۱
- ۰۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط