مرا یک شب از این شبها به صرف عشق دعوت کن

مرا یک شب از این شبها به صرف عشق دعوت کن

برایت عشق می ورزم تو هم قدری محبت کن

خودت بردار قلبم را برو بازار زرگرها

بگو از حس من بر خود و آن را خوب قیمت کن

تو که هر رقص موهایت کند محشر به پیش من

بیا امشب بکش ما را ولی صبحش قیامت کن

اسیر عشق تو گشتم دلم در بندت افتاده

چو قانون ژنو ای گل تو با من در اسارت کن

برایم در زمین داری خدایی می کنی ای گل

دعای بوسه ی من را بیا یک شب اجابت کن

به هر احساس میجوشد نشاید گفت این عشق است

برو (( آرام)) عشقت را بر او تا بی نهایت کن
دیدگاه ها (۵)

چرخاند مرا گردشِ دوران و... دَمَش گرمانداخت مرا گوشه ی زندان...

ز کجا آمده بودی که خرابم کردیاهل میخانه نیم مست شرابم کردیمن...

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل ...

گر بمانی با دلم با تو نفس خواهم کشید آتش عشق تو...

پروانه ام پر می زنم دورت بگردمبر شعله ات سَر می زنم دورت بگر...

نماهنگ تصویری "حضرت مهتاب" به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا ...

‍ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق  خدایا🤲بضاعت من به قدری است ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط