حکایتدنیا

#حکایت_دنیا

🐜 قطره #عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید ...

باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر جه بیشتر و بیشتر لذت ببرد ...

مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد ... اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت ... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد ...
#دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود ...

💥 این است حکایت دنیا ..
دیدگاه ها (۳)

به #دارکوب‌ها نگاه کنید. آنها اَره برقی ندارند. مته همراه شا...

#سستی_انسان_در_نماز ✍ پیامبر اکرم (ص) فرمودند:کسی که در نماز...

دختره تو دانشگاه جلوی یه پسر رو گرفت وگفت: خیلی مغروری ازت خ...

#سبکِ_زندگی_یا_زندگیِ_سبُکبکوشید که زمانتان را به چهار بخش ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط