توی یه جادهی پاییزی

توی یه جاده‌ی پاییزی...
پر از برگ های آتیشی رنگ...
پر از درختان تنومند و کهنسال...
پر از سنگ ریزه...
پر از زیبایی...
سهم من از این همه زیبایی...
پر است از دلتنگی...
پر است از یاد تو...
پر است از تلخی...
پر است از بوی عطر تو...
بوی عطر دلتنگی...
دلتنگیی که این روزها هم‌ آغوشم شده و از همه به من نزدیک تر است...
حتی از رگ گردن...
حتی...
حتی...
حتی...
#ه_تهرانی_نسب
دیدگاه ها (۳)

از تنهایی من گرفته‌...تا بغض هایم...تا این زلزله های پی دی پ...

اسمه تو از آن اسمه های کمیاب نیست... اتفاقا هم از همان اسم ه...

دیدمت...از توی آیینه‌...پشت سرم بودی...خواستم که در آغوش گیر...

#me

استان گلستان در فصل پاییز بهشتی رنگارنگ و رؤیایی می‌شود؛ هر ...

پارت ۱۶۴

رمان زخٰم عشق تـو پـارت یازدهـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط