-
-
روزی عاشقی از معشوق پرسید: چرا اينقدر نسبت به من کافر و متنفری؟
معشوق گفت: سه علت دارد اول اينکه تو به جای خدا مرا می پرستی و اين علت کفر دل من نسبت به توست چون صاحب دل خداست.
دوم اينکه تو حتی مرا هم نمی پرستی بلکه می خواهی که من تو را بپرستم و اين علت نفرت من است.
و سوم اينکه تو فقط بدن مرا می پرستی آنهم کثیف ترين جای را. پس تو هم کافری هم رياکار وهم احمق.
=========
*از بابا آدم پرسیدم: آيا براستی موضوع مشاجره تو و ننه حوا چه بود که شما را از بهشت بیرون کردند؟
گفت در بهشت نوشته شده بود که: مشاجره ممنوع! و اين همان شجره ممنوعه بود که به آن مبتلا شديم و در فرار از آن به شجره پرستی (نژاد پرستی و بچه پرستی) پناه برديم.
از کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد ۶ ص ۱۱۳
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
روزی عاشقی از معشوق پرسید: چرا اينقدر نسبت به من کافر و متنفری؟
معشوق گفت: سه علت دارد اول اينکه تو به جای خدا مرا می پرستی و اين علت کفر دل من نسبت به توست چون صاحب دل خداست.
دوم اينکه تو حتی مرا هم نمی پرستی بلکه می خواهی که من تو را بپرستم و اين علت نفرت من است.
و سوم اينکه تو فقط بدن مرا می پرستی آنهم کثیف ترين جای را. پس تو هم کافری هم رياکار وهم احمق.
=========
*از بابا آدم پرسیدم: آيا براستی موضوع مشاجره تو و ننه حوا چه بود که شما را از بهشت بیرون کردند؟
گفت در بهشت نوشته شده بود که: مشاجره ممنوع! و اين همان شجره ممنوعه بود که به آن مبتلا شديم و در فرار از آن به شجره پرستی (نژاد پرستی و بچه پرستی) پناه برديم.
از کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد ۶ ص ۱۱۳
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
۷۵۵
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.