بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
در سه مقاله ی اول مقداری در مسائل #تقوا و اهمیت آن ورود کردیم و تعداد محدودی از آیات مورد گفتگو قرار گرفت.
در آیه شریفه ی دیگری خداوند متعال می فرماید: و اذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطّور خذو ما آتینکم بقوّة واذکروا ما فیه لعلّکم تتّقون (البقرة/63)
به خاطر بیاورید که از شما میثاق گرفتیم. خوب چه میثاقی؟ و چه زمانی؟ آنچه از تفحص در آیات و روایات دانسته می شود که اصول این میثاق ها توحید و نبوت است که در دل خودش به نحو منطقی امامت را هم دارد کما این که بعض روایات شریفه هم به این موضوع دلالت دارد. حالا این که این میثاق کی بوده و کجا بوده یا فقط در عهد الست بوده یا در زمان حضرت موسی علیه السلام واقعا کوه فلان شده یا نه، اهمیت زیادی ندارد و ماها فرصت مطالعات دینی مان مختصر است و هر کدام مشکلاتی اعم از شغل و فرزند و ... داریم و باید ابتدا دنبال ضروریات دینی باشیم، نه اطلاعاتی که چه بدانیم چه ندانیم تغییری در تکلیف و زندگی ما رخ نمی دهد.
خوب ما میثاق توحید و نبوت و امامت را از شما بشریت گرفتیم پس بر مفاهیم و محتوای چنین اعتقاداتی بایستید و رهایش نکنید. در خانه، در محل کار، در اجتماع، در معاملات، در دادگاهها، در ادارات، به مقتضای این سه اعتقاد عمل کنید. مبادا نماز بخوانید اما در سیاست و تجارت و تزویج و زندگی و تعلیم و تربیت و تفریح و دیگر مراودات مانند بی دین ها و ضد دین ها بیندیشید و مثل آنها حرف بزنید و شبیه آنها عمل کنید! نه این نمی شود. شما تعهد داده اید؛ و اینجا دروغ مادی پرستها روشن می شود که می گویند اینها اهل تعهدند اهل انصاف هستند. نه اتفاقا انکار توحید و نبوت و انکار تداوم نبوت یعنی امامت، اوج بی تعهدی و نهایت بی انصافی است. لذا فرمود " ان الشرک لظلم عظیم ". شرک ظلم عظیم است! مگر می شود کسی اهل ظلم عظیم باشد و مومنین از او و افکار او و شیوه ی زندگی او خوششان بیاید؟
لهذا وجود شریف حق تعالی فرمود: " یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق".
چگونه با کفار و مشرکین و فاسقین رفاقت می کنید و اظهار مودت می کنید در حالی که اینها آیات الهی و توحید و نبوت را انکار می کنند!
خوب اگر ما هم مثل سیاسی ها و جنتلمن ها بخواهیم حرف بزنیم، طبعا می گوئیم "ای بابا تا کی با دنیا قهرباشیم؟ تا کی با همه دعوا کنیم؟" خوب چطور ما برای اموال شخصی و حقوق جزیی خودمان با نزدیک ترین کسان و دوستان و همسایگان خود بحث می کنیم؟ اما تا کار به ارزشهای مهم دینی می رسد همه جنتلمن و بخشنده و صلح کل می شویم؟ این چه جور انصاف است؟ این چه جور "اللهم عجل لولیک الفرج" گفتن است؟ که نسبت به تضییع مرزهای ارزشی و دینی جامعه جهانی و جامعه خودمان بی تفاوت هستیم؟
البته این را هم قبول نداریم که مانند طالبان و داعشی ها و وهابی های سعودی مردم را به اجبار ملزم به دستورات دینی کنیم. بستگان و خانواده را با تحکم و تندی و تلخی، ملزم به حدود دینی کنم. نه! لکن بی تفاوتی کامل هم با غیرت دینی نمی سازد. حتما باید از راهش وارد اصلاح خویشتن و جامعه شویم و نباید صورت مسئله را عوض کنیم؛ و این را هم از گوشمان بیرون کنیم که اثر ندارد.
بله در بعضی موضوعات خاص و بسیار محدود و معدود ممکن است کم اثر باشد، اما در اکثر مسائل، تذکرات شایسته اثر می گذارد. کمترین اثر دعوت به حدود دینی، تقویت روحیه خود ما و خودی هاست؛ و حق سنگین است و ابهت دارد و حتما اثر فردی و جمعی می گذارد ، حالا چه کم چه زیاد چه فوری چه با گذر زمان.
در همین آیه خداوند متعال، هم به نحو غریبانه، هم به شکل مشفقانه می فرماید: "عدوی و عدوکم". آهای بشر دو پا! این شیطان های انسی و جنی و این منکرین توحید و معارف دینی، دشمن من و شما هستند. این را بفهم. چرا از دشمن خودت پرهیز نمی کنی؟ چرا خباثت دشمن را با لبخند دروغین او، فراموش می کنی؟ چرا به دشمن اعتماد می کنی؟ چرا به او اظهار مودت می کنی؟ حالا گاهی دشمن در حد آمریکای جهانخوار است و گاهی دشمن در حد مسخره کنندگان قواعد دینی و گاهی در حد مسئول و فرد متولی ای که عالمانه حکم خدا را تعطیل یا کمرنگ می کند؛ و گاهی دشمن ما نفسانیت ماست، تعصبات غلط ماست، جهالت ماست، تنبلی و راحت طلبی ماست،دهن لقی و هرزه نویسی ماست. گاهی دشمن ما غفلت ماست. گاهی دشمن ما شهوت ما و شهرت طلبی ماست. گاهی دشمن ما هم حزبی ماست. مگر نمی بینی فلانی حدود الهی را دور میزند و منویات حاکم اسلامی را رها میکند؟ مگر بالوجدان این را نمی فهمی؟ خوب مخالفت کن. ساکت نباش. به قول امیرالمومنین (علیه افضل صلوات المصلین)، شیطان اخرس نباش. همیشه دنبال حق باش. همیشه دنبال فهم اوامر خداوند و اجرای آن باش. دشمن
در سه مقاله ی اول مقداری در مسائل #تقوا و اهمیت آن ورود کردیم و تعداد محدودی از آیات مورد گفتگو قرار گرفت.
در آیه شریفه ی دیگری خداوند متعال می فرماید: و اذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطّور خذو ما آتینکم بقوّة واذکروا ما فیه لعلّکم تتّقون (البقرة/63)
به خاطر بیاورید که از شما میثاق گرفتیم. خوب چه میثاقی؟ و چه زمانی؟ آنچه از تفحص در آیات و روایات دانسته می شود که اصول این میثاق ها توحید و نبوت است که در دل خودش به نحو منطقی امامت را هم دارد کما این که بعض روایات شریفه هم به این موضوع دلالت دارد. حالا این که این میثاق کی بوده و کجا بوده یا فقط در عهد الست بوده یا در زمان حضرت موسی علیه السلام واقعا کوه فلان شده یا نه، اهمیت زیادی ندارد و ماها فرصت مطالعات دینی مان مختصر است و هر کدام مشکلاتی اعم از شغل و فرزند و ... داریم و باید ابتدا دنبال ضروریات دینی باشیم، نه اطلاعاتی که چه بدانیم چه ندانیم تغییری در تکلیف و زندگی ما رخ نمی دهد.
خوب ما میثاق توحید و نبوت و امامت را از شما بشریت گرفتیم پس بر مفاهیم و محتوای چنین اعتقاداتی بایستید و رهایش نکنید. در خانه، در محل کار، در اجتماع، در معاملات، در دادگاهها، در ادارات، به مقتضای این سه اعتقاد عمل کنید. مبادا نماز بخوانید اما در سیاست و تجارت و تزویج و زندگی و تعلیم و تربیت و تفریح و دیگر مراودات مانند بی دین ها و ضد دین ها بیندیشید و مثل آنها حرف بزنید و شبیه آنها عمل کنید! نه این نمی شود. شما تعهد داده اید؛ و اینجا دروغ مادی پرستها روشن می شود که می گویند اینها اهل تعهدند اهل انصاف هستند. نه اتفاقا انکار توحید و نبوت و انکار تداوم نبوت یعنی امامت، اوج بی تعهدی و نهایت بی انصافی است. لذا فرمود " ان الشرک لظلم عظیم ". شرک ظلم عظیم است! مگر می شود کسی اهل ظلم عظیم باشد و مومنین از او و افکار او و شیوه ی زندگی او خوششان بیاید؟
لهذا وجود شریف حق تعالی فرمود: " یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق".
چگونه با کفار و مشرکین و فاسقین رفاقت می کنید و اظهار مودت می کنید در حالی که اینها آیات الهی و توحید و نبوت را انکار می کنند!
خوب اگر ما هم مثل سیاسی ها و جنتلمن ها بخواهیم حرف بزنیم، طبعا می گوئیم "ای بابا تا کی با دنیا قهرباشیم؟ تا کی با همه دعوا کنیم؟" خوب چطور ما برای اموال شخصی و حقوق جزیی خودمان با نزدیک ترین کسان و دوستان و همسایگان خود بحث می کنیم؟ اما تا کار به ارزشهای مهم دینی می رسد همه جنتلمن و بخشنده و صلح کل می شویم؟ این چه جور انصاف است؟ این چه جور "اللهم عجل لولیک الفرج" گفتن است؟ که نسبت به تضییع مرزهای ارزشی و دینی جامعه جهانی و جامعه خودمان بی تفاوت هستیم؟
البته این را هم قبول نداریم که مانند طالبان و داعشی ها و وهابی های سعودی مردم را به اجبار ملزم به دستورات دینی کنیم. بستگان و خانواده را با تحکم و تندی و تلخی، ملزم به حدود دینی کنم. نه! لکن بی تفاوتی کامل هم با غیرت دینی نمی سازد. حتما باید از راهش وارد اصلاح خویشتن و جامعه شویم و نباید صورت مسئله را عوض کنیم؛ و این را هم از گوشمان بیرون کنیم که اثر ندارد.
بله در بعضی موضوعات خاص و بسیار محدود و معدود ممکن است کم اثر باشد، اما در اکثر مسائل، تذکرات شایسته اثر می گذارد. کمترین اثر دعوت به حدود دینی، تقویت روحیه خود ما و خودی هاست؛ و حق سنگین است و ابهت دارد و حتما اثر فردی و جمعی می گذارد ، حالا چه کم چه زیاد چه فوری چه با گذر زمان.
در همین آیه خداوند متعال، هم به نحو غریبانه، هم به شکل مشفقانه می فرماید: "عدوی و عدوکم". آهای بشر دو پا! این شیطان های انسی و جنی و این منکرین توحید و معارف دینی، دشمن من و شما هستند. این را بفهم. چرا از دشمن خودت پرهیز نمی کنی؟ چرا خباثت دشمن را با لبخند دروغین او، فراموش می کنی؟ چرا به دشمن اعتماد می کنی؟ چرا به او اظهار مودت می کنی؟ حالا گاهی دشمن در حد آمریکای جهانخوار است و گاهی دشمن در حد مسخره کنندگان قواعد دینی و گاهی در حد مسئول و فرد متولی ای که عالمانه حکم خدا را تعطیل یا کمرنگ می کند؛ و گاهی دشمن ما نفسانیت ماست، تعصبات غلط ماست، جهالت ماست، تنبلی و راحت طلبی ماست،دهن لقی و هرزه نویسی ماست. گاهی دشمن ما غفلت ماست. گاهی دشمن ما شهوت ما و شهرت طلبی ماست. گاهی دشمن ما هم حزبی ماست. مگر نمی بینی فلانی حدود الهی را دور میزند و منویات حاکم اسلامی را رها میکند؟ مگر بالوجدان این را نمی فهمی؟ خوب مخالفت کن. ساکت نباش. به قول امیرالمومنین (علیه افضل صلوات المصلین)، شیطان اخرس نباش. همیشه دنبال حق باش. همیشه دنبال فهم اوامر خداوند و اجرای آن باش. دشمن
- ۳۰.۹k
- ۱۴ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط