دخترباغبان

#دختر_باغبان 🌱

#پارت_20

ــ گفتم زبون درازی ممنوع

+اداشو درآورد.

ــ اینطوریه؟

+آره

ــ نزدیک ا/ت شد و با انگشتش زد تو سر ا/ت.

+آخ دردم گرفت

ــ زدم که دردت بگیره

+وحشی

ــ یه روز نشده پررو شدی

+بیا منو بخور

ــ چیتو بخورم.

+بیشعور گمشو بیرون

ــ داری منو از اتاق خودم بیرون میکنی؟

+اره

ــ باشه باشه رفتم.

+مردک پررو.

روتخت نشستم.
حالا که بهتر توجه میکنم چقد اتاقش خفنه.
لامصب خوب صلیقه ای داره.
...
شب شده بود دیگه رفتم توی بالکن نشستم و به باغ زل زدم.
دوست داشتم الان تو باغ باشم ولی به لطف آقای مین نمیتونم.
دستمو به میله های بالکن گرفته بودم و بازی میکردم.

ــ اگه بازی کردنت تموم شد لطف کن بیا اینجا.

+باشه اومدم.

+چیه؟

ــ باهام بیا

+کجا بیام؟

ادامه دارد..............🌱
دیدگاه ها (۱)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_21ــ گشنت نیست؟+آره هستــ خب دیگه بیا بر...

#دختر_باغبان🌱#پارت_22+فردا مدرسه دارم.ــ به من ربطی نداره بش...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_19ــ پررو+خودتی+بیا کمکش کنــ تو انداختی...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_18ــ قانون چهارم:زبون درازی نمیکنی وگرنه...

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط