و تو روز م فهم

و تو يك روز مى فهمى...
بعد از من هر كه پرسيد عشق چيست؟
به دورها خيره مى شوى و با اشك خواهى گفت
عشق به دوست داشتنم مشغول بود ...
و من نديدمش آنقدر نديدمش ...
كه صداى سال‌هاى دلتنگيم شد...!
دیدگاه ها (۲)

برای ...گم شدن ...همیشه نباید...توی کوچه پس کوچه‌های ...غربت...

نهایتا دل... به جایی می‌رسد... که دو راه بیشتر ندارد... یا باید خون شود... یا سنگ.... ‌

عشق

دریا شاهد بود P:۸مشغول آماده کردن سفارش ها شدم و بعد بردمشون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط