همین که از کنار پرده سایه ای ببینم شبیه تو

همین که از کنار پرده سایه ای ببینم شبیه تو!
همین که وسط چله ی زمستان هوای بهار به سرت بزند،
پنجره ای رو به ماه باز کنی و بی روسری به خدای آسمانمان خیره شوی،
می روم...


خدا کند چراغی روشن نمانده باشد... #بهزاد_رضائی
دیدگاه ها (۱)

هر شاهدی که در نظر آمد به دلبریدر دل نیافت راه که آن جا مکان...

ادم بی دلخوشی دق میکند..ادم بدونخیال های شبانه رویا های چشم ...

با فاصله ای امن که آسیب نبینی،بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش...

یادت را همیشه در کنج مغزمدر لابه لای پبچ در پیچ هایش و در می...

سلام!حال همه ما خوب استملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی...

عزیزم، بعد از باران‌ها و برف‌ها به من برگرد، به من که هنوز ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط