عشق قمار
پارت ۱۷ (درسته )
ویو گلوریا
۳ ماه بعد
داشتم چیپس میخوردم تو اتاق کار کوک اون داشت کار هاش رو انجام میداده یکدفعه حس درد تو شکمم کردم خیلی بد بودد
گلوریا :ایی.....اهههه....(جیغ)
کوک:گلم چی شده(نگران)(خطاب به تو😂)
گلوریا:بچه.....اییییی(درد)
کوک: باشه واسا(استرس)
گلریا:کوک براید بغلم کرد برد تو ماشین وزنم خیلی سنگین بود داشتم از درد میمردم تو ماشین حساس کردم زیر پام خیس شده وای کیسه آبم پاره شد
گلوریا؛کوک.....جیغ.........کیسه آبم پاره شده بودوووووو(بلنده)
کوک:خیلی استرس گرفتم رسیدیم بیمارستان و گلزیارو کمک کردم بلند شه پرستار(عربده)
پ.ر:چی شده
کوک:زنم حامله ست(داد)
پ.ر:برانکارد بیارین اتاق عمل رو آماده کنین
کوک :(روبه گلریا)عشقم طاقت بیار خوب (بغض)
گلوریا:(سرش رو تکون میده)
ته زنگ زد
ته :کجایی چی شده جواب نمیدی
کوک:بچه ها دارن بدنیا میان
ته :واقع مبارکه
کوک :نگران گلوریا
ته :نگران نباش اون دختر قویهالان میام
(۴ ساعت بعد صدای گریه بچه بلند شد )
کوک:بدنیا اومدن(خوشحالی)
ته :عموشدم رفت (ذوق)
کوک ویو
دکتر اومد سریع رفتم سمتش سرش پایین بود یهو گفت ......
شرطا ۱۰ لایک
کامنت ۵
ویو گلوریا
۳ ماه بعد
داشتم چیپس میخوردم تو اتاق کار کوک اون داشت کار هاش رو انجام میداده یکدفعه حس درد تو شکمم کردم خیلی بد بودد
گلوریا :ایی.....اهههه....(جیغ)
کوک:گلم چی شده(نگران)(خطاب به تو😂)
گلوریا:بچه.....اییییی(درد)
کوک: باشه واسا(استرس)
گلریا:کوک براید بغلم کرد برد تو ماشین وزنم خیلی سنگین بود داشتم از درد میمردم تو ماشین حساس کردم زیر پام خیس شده وای کیسه آبم پاره شد
گلوریا؛کوک.....جیغ.........کیسه آبم پاره شده بودوووووو(بلنده)
کوک:خیلی استرس گرفتم رسیدیم بیمارستان و گلزیارو کمک کردم بلند شه پرستار(عربده)
پ.ر:چی شده
کوک:زنم حامله ست(داد)
پ.ر:برانکارد بیارین اتاق عمل رو آماده کنین
کوک :(روبه گلریا)عشقم طاقت بیار خوب (بغض)
گلوریا:(سرش رو تکون میده)
ته زنگ زد
ته :کجایی چی شده جواب نمیدی
کوک:بچه ها دارن بدنیا میان
ته :واقع مبارکه
کوک :نگران گلوریا
ته :نگران نباش اون دختر قویهالان میام
(۴ ساعت بعد صدای گریه بچه بلند شد )
کوک:بدنیا اومدن(خوشحالی)
ته :عموشدم رفت (ذوق)
کوک ویو
دکتر اومد سریع رفتم سمتش سرش پایین بود یهو گفت ......
شرطا ۱۰ لایک
کامنت ۵
- ۱۰.۷k
- ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط