فصل شوهر خون آشام من نابودی مطلق در شب تاریک یتیم خانه

فصل ۳ شوهر خون آشام من *نابودی مطلق در شب تاریک یتیم خانه*
p7
کوک: عیجونم خب حالا اگه با مامانو بابا کاری نداری ما از بازی خارج شیم
میون جئونگ: نه دیگه کاری ندارم شب خوبی رو داشته باشین
جیهوپ: مام الان به سمت چین راه میوفتیم
کوک: اوک
*از بازی خارج میشن*
لونا: باورم نمیشه داریم ازدواج میکنیم اوپا
کوک:  منم واینکه اوپا صدام نکن
لونا: چراااا
کوک: بدم میاد
لونا: اها
لولا: داییییی داییی
کوک: یا امام حسین چتهههه
لونا:*خنده*
لولا: گوشیتو بده بازی کنم
کوک: واییی لولاااا عه بچه برو بگیر بخواب
پایان پارت ۷
دیدگاه ها (۱)

_ بیا اینجا ببینم *ته رو رو در رو میشونه رو پاش*ته:  چ.. چیه...

*فلش بک به عمارت سهون**ویو جونگ کوک*رسیدیم اونجا رفتیم به یه...

ته:  ولمممم کننننننن _ نه ته:  کوک ولم کن *بغض*_اگه همراهی ک...

رز سرخ ارباب جئونq7ته:  بزارم زمین_ نچ* تهیونگو میزاره رو دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط