فلش بک به عمارت سهون

*فلش بک به عمارت سهون*
*ویو جونگ کوک*
رسیدیم اونجا رفتیم به یهاتاق تاریک وقتی چراقو روشن کرد با چیزی مواجه شدم که باعث شد دلم بخواد سهونو همون جا بکشم
تهیونگ به بدترین وجنسی ترین حالت ممکن به تخت بسته شده بود
*پایان ویو*
سهون: اوم بیا بشین جئون
_حروم زاده
سهون: تند نرو بیا یه مامله ای بکنیم اول سر ته قمار میکنیم
اگر تو بردی که هیچ ته وخودت میتونین برین
اما اگر من بردم ته اینجا میمونه یا اگر یک درصد نخواستی تهیونگ پیشم بمونه
خودت برده جنسیم میشی
_ قبوله
سهون: واو چه ددیه فدا کاری
_بیا شروع کنیم
سهون: باشه
*ویو ات*
کوک واقعا یه نابغه است
از قبل میدونست وقتی رفتن تو لباس فروشی برا نامزدیشون
یچی وقتی بر گشتن میلنگید من افرادو جمع کردم ودنبالشون راه افتادم
*پایان ویو*
جیمین: چی کار کنیم
سوجون: ات کودوممون تک تیر اندازیم
ات: هانو
هانو: اوکیه
نامجون: ات چرا تانککککک اوردی
ات: نمد کرم داشتم
*فلش بک به بعد قمار*
_من بردم ته رو بده
سهون: لعنتی اوننن فرشته منه مال منه
_سهونننن اون فقط ماله منه
سوجون: چرا انقدر گوه میخورین اصلا بچه خودمه
هانو: شرمنده سهون*میکشتش*
ات: نابودی عمارتش بامن
_اوک*میره دستو پایه ته رو باز میکنه*
ته:*محکم کوک رو بغل میکنه*
پایان پارت ۱۰
دیدگاه ها (۳۶)

هیچ کدومتون نمیپرسینچه مرگته چیکارت کردیم که عوض شدی

رزسرخ ارباب جئون q11_آ... خوبیته:*محکم تر گردن کوک رو میگیره...

_ بیا اینجا ببینم *ته رو رو در رو میشونه رو پاش*ته:  چ.. چیه...

فصل ۳ شوهر خون آشام من *نابودی مطلق در شب تاریک یتیم خانه*p7...

پارت ۱:)

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط