(وقتی تنها دختر گروهی)
(وقتی تنها دختر گروهی)
پارت بیست و چهارم....
ویو ات......
ات:جیمین اینجا چیکار میکنی؟
جیمین:عه بیدار شدی خب راستش بیدار شدم دیگه خوابم نبرد
ات:آها خب من راستش اومدم آب بخورم
جیمین:خب باشه
که رفتم و آب خوردم داشتم برمیگشتم که
جیمین:ات میشه فعلا پیشم بمونی؟
ات:برای چی؟
جیمین:همینطوری
ات:جیمین برو بخواب فردا بیدار نمیشی برای تمرین
جیمین:اوه راست میگی خب باشه شب بخیر
ات:شب بخیر(بغلش کردم)
که رفتیم اتاقامون و دوباره خوابیدیم ساعت 7 بود بیدار شدم رفتم تو پذیرایی دیدم هنوز خوابیدن که رفتم و بیدارشون کردم و رفتیم آماده شدیم
جین:بچه ها نمیخواین اول یه چیزی بخوریم بعد بریم کمپانی؟
شوگا : نه اونجا یه چیزی میخوریم تا دیرمون نشده
جین:آره خب بریم دیگه
که رفتیم کمپانی و رفتیم اتاق دنس که.......
پارت بیست و چهارم....
ویو ات......
ات:جیمین اینجا چیکار میکنی؟
جیمین:عه بیدار شدی خب راستش بیدار شدم دیگه خوابم نبرد
ات:آها خب من راستش اومدم آب بخورم
جیمین:خب باشه
که رفتم و آب خوردم داشتم برمیگشتم که
جیمین:ات میشه فعلا پیشم بمونی؟
ات:برای چی؟
جیمین:همینطوری
ات:جیمین برو بخواب فردا بیدار نمیشی برای تمرین
جیمین:اوه راست میگی خب باشه شب بخیر
ات:شب بخیر(بغلش کردم)
که رفتیم اتاقامون و دوباره خوابیدیم ساعت 7 بود بیدار شدم رفتم تو پذیرایی دیدم هنوز خوابیدن که رفتم و بیدارشون کردم و رفتیم آماده شدیم
جین:بچه ها نمیخواین اول یه چیزی بخوریم بعد بریم کمپانی؟
شوگا : نه اونجا یه چیزی میخوریم تا دیرمون نشده
جین:آره خب بریم دیگه
که رفتیم کمپانی و رفتیم اتاق دنس که.......
۱۳.۴k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.