دیشب یه چند ساعتی میشد كه نشسته بودم رو لبه ی بوم و داشتم
دیشب یه چند ساعتی میشد كه نشسته بودم رو لبهی بوم و داشتم به ماه نگاه میکردم . .
نورِ ماه قشنگ بود ، همه جارو روشن کرده بود ؛
اون موقعِ شب که میشه . .
فقط صدای رفت و آمد ماشینا توی ِ شهر شنیده میشه . .
هیچ خبری از سرو صدای آدما نیست .
ساعت دو و سهی شب معمولاً کسی بیدار نیست ،
اگرم بیدار باشه ، دلتنگی بیدار نگهش میداره . .
داشتم به ماه میگفتم دلتنگتم . .
دلتنگِ تویی که ازم دوری ،
دلتنگ تویی كه نمیتونم بغلت کنم . .
ببوسمت ، سرمو بذارم روی شونههات و یادم بره كه دلِ منم تنگ میشه . .
داشتم به ماه میگفتم ؛
انقدر میگن ماه قشنگه ، عاشق ماهیم ؛ تو كه قشنگ نیستی . .
کجات قشنگه ؟! یار منو دیدی ؟
دیدی چقدر قشنگه ؟
چه چشمای قشنگی داره ؟
شنیدی صداشو كه چقدر به دل میشینه ؟
آخه توام اسمه كه داری . .
ماه چیه ، اسم یارِ من قشنگتره . .
حتما دیدیش و میشناسیش . .
مگه میشه ماهِ آسمون باشی و ماه ِ روی زمین رو نبینی و نشناسی .
ماه ساکت بود ، جوابمو نداد ؛
حق میدم بهش ، آخه نمیتونست از تو چیزی بگه ،
یعنی چیزی نداشت كه بخواد بگه .
تو حتی زبونِ ماهِ توی آسمون رو هم بند میاری . .
تا نزدیکای سحر و بالا اومدن خورشید از پشت کوهها ،
راجبِ تو با ماه حرف زدم . .
همهی حرفایی كه نمیشد به تو بزنم رو به ماه زدم . .
بهش گفتم كه دوستت دارم ،
بهش گفتم كه عاشقتم ،
بهش گفتم كه شدی قلبِ من ،
همه چیزو بهش گفتم .
مطمئنم بهت حسودی کرد وقتی بهش گفتم : از این به بعد
هر شب میام اینجا میشینم و از یارم بهت میگم . .
‹ انقدر از تو به ماه گفتم كه خوابش برد ؛
چند دقیقهای میشه كه خوابیده و دارم بقیهی حرفامو به خورشید میزنم....🦋🦋
به وقت دلتنگی
#saharshehim💖
#عاشقانه
#آرامش_وجودم❤
نورِ ماه قشنگ بود ، همه جارو روشن کرده بود ؛
اون موقعِ شب که میشه . .
فقط صدای رفت و آمد ماشینا توی ِ شهر شنیده میشه . .
هیچ خبری از سرو صدای آدما نیست .
ساعت دو و سهی شب معمولاً کسی بیدار نیست ،
اگرم بیدار باشه ، دلتنگی بیدار نگهش میداره . .
داشتم به ماه میگفتم دلتنگتم . .
دلتنگِ تویی که ازم دوری ،
دلتنگ تویی كه نمیتونم بغلت کنم . .
ببوسمت ، سرمو بذارم روی شونههات و یادم بره كه دلِ منم تنگ میشه . .
داشتم به ماه میگفتم ؛
انقدر میگن ماه قشنگه ، عاشق ماهیم ؛ تو كه قشنگ نیستی . .
کجات قشنگه ؟! یار منو دیدی ؟
دیدی چقدر قشنگه ؟
چه چشمای قشنگی داره ؟
شنیدی صداشو كه چقدر به دل میشینه ؟
آخه توام اسمه كه داری . .
ماه چیه ، اسم یارِ من قشنگتره . .
حتما دیدیش و میشناسیش . .
مگه میشه ماهِ آسمون باشی و ماه ِ روی زمین رو نبینی و نشناسی .
ماه ساکت بود ، جوابمو نداد ؛
حق میدم بهش ، آخه نمیتونست از تو چیزی بگه ،
یعنی چیزی نداشت كه بخواد بگه .
تو حتی زبونِ ماهِ توی آسمون رو هم بند میاری . .
تا نزدیکای سحر و بالا اومدن خورشید از پشت کوهها ،
راجبِ تو با ماه حرف زدم . .
همهی حرفایی كه نمیشد به تو بزنم رو به ماه زدم . .
بهش گفتم كه دوستت دارم ،
بهش گفتم كه عاشقتم ،
بهش گفتم كه شدی قلبِ من ،
همه چیزو بهش گفتم .
مطمئنم بهت حسودی کرد وقتی بهش گفتم : از این به بعد
هر شب میام اینجا میشینم و از یارم بهت میگم . .
‹ انقدر از تو به ماه گفتم كه خوابش برد ؛
چند دقیقهای میشه كه خوابیده و دارم بقیهی حرفامو به خورشید میزنم....🦋🦋
به وقت دلتنگی
#saharshehim💖
#عاشقانه
#آرامش_وجودم❤
۵.۳k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.