حرف های ما هنوز ناتمام

حرف های ما هنوز ناتمام…

تانگاه می کنی:

وقت رفتن است

بازهم همان حکایت همیشگی!

پیش از آنکه باخبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود

ای دریغ و حسرت همیشگی!

ناگهان چقدر زود دیر می شود!
دیدگاه ها (۶)

ردت یوم وتمرنی بخاطرک مکسور بوجه ابیض تجینی مو وجه فالهشلت ظ...

امـــــروز دوستـــــٺ دارمـفـــــردا دوبــــــــــــارهـبیشت...

وقتی تمام وجودم میسوزد در عطش شنیدن کلامی از “تو”چشم هایم چه...

گالولها وگالت .... نسیته براحتیالجنت اصیحلها .... بدفو تفاحت...

حرفهای ما هنوز ناتمام...تا نگاه می کنیوقت رفتن استباز هم هما...

می فهمی زندگی چقدر شبیه همان لحظه های آرامیست که روی یک خط ن...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط