پسر کوچولوی من پارت

پسر کوچولوی من پارت ۴

که یهو در صدا خورد...

ویو ته :


سریع پاشدم ی پتو از کمد در اوردم افتادم رو کوک پتو رو رومون کشیدم...

دختره : امم اقای کیم ؟

ته : کوک ساکت باش ( خیلیی اروم )

دختره : مثل اینکه اینجا نیستن
صدای در اومد رفت بیرون پتو رو از رومون برداشتم

کوک : هوفف
ته : خوبی ؟
کوک : اره
ته : فعلا بسه بعدا دوباره میکنمت
کوک : تو دوسم داشتی که منو کر*دی ؟
ته : دوست نداشتم میومدم سراغ تو ؟
کوک : هوم خب...
لباسامو برداشتم پوشیدم
ته بلند شو لباسات بپوش
کوک : باشه
کوک بلند شد لباساش پوشید داشت میرفت بیرون که ...
ته : داری میری این پرونده هارم برسی کن چیزی اشتباه نباشه
کوک : باشه
ازم گرفت و برد
( سه ساعت بعد )

ویو کوک :

هوفففف خسته شدم...تا کی باید اینارو برسی کنم ؟
صدای در زدن اومد
کوک : بفرمایید
ته : سلام سلامم
دیدم بازم پرونده دستشه
ته : بی زحمت اسنارم برسی کن
کوک : هوف باشه
( دوساعت بعد )

خسته شدم برا همین بلند شدم که برم برا خودم دستگاه درست کنم که س*و*را*خ*م درد گرفت
یهو دیدم ته پشت سرمه
ته : خوبی ؟
کوک : ا...اره
ته : درد داری برو خونه
کوک : نه خوبم
ته : همین که گفتم
کوک : باشه
ته : من میرسونمت
کوک : چییی ؟ ( تعجب )
ته : چیه
کوک : یکی مارو ببینه چی با خودش میگه ؟
ته : وا منشیمی دیگه
کوک : نه خودم میرم
میخواستم راه برم که دردش بدتر شد
ته : دیدی ؟
کوک : ...
که یهو از پا بلندم کرد
کوک : منو بزار زمیننننن
ته : نچ نچچچچ
کوک : بقران الان میوفتممممممممممم
ته : دهنتو ببند بیب ( لبخند )
منو بعد پنج دقیقه گذاشت زمین
ته : الان که فک میکنم نیاز به مرخصی نداری بشین کار کن
کوک : تازه داشتم ذوق میکردم
ته : پرونده ها زیاده بشین برسی کن بچه
کوک : هوفففف
ته رفت بیرون
ویو ته :

داشتم تو رواهرو قدم میزدم که یهو ی دختره با عجله بهم تنه زد...
دیدگاه ها (۷)

دنس من بلدم باحححح

فدات شم اخه من

پسر کوچولوی من پارت ۳

هعییی

آبنبات تلخ

پسر کوچولوی من پارت : ۸ویو ته : بردنش تو ی اتاق رفتم داخل کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط