هر آدمی بالاخره روزی دست از سادگی کردنهایش برمیدارد و

هر آدمی بالاخره روزی دست از سادگی‌ کردن‌هایش برمی‌دارد و به آدم دیگری تبدیل می‌شود. به آدمی تبدیل می‌شود که اهل باج دادن و امتیاز دادن به هیچکس نیست. آدمی که پا روی قلبش می‌گذارد و در برابر حرف‌های هر غریبه و آشنایی سنگ می‌شود و آخ نمی‌گوید. آدمی بالاخره روزی از تمامی نیش و کنایه‌ها که خسته شد، دیگر مقابل حرف ناروای دیگران سکوت نمی‌کند بلکه دست روی زانو می‌گذارد و بلند می‌شود و در طلب حق خودش می‌جنگد. می‌جنگد و بی‌رحم می‌شود. می‌جنگد و خم به ابرو نمی‌آورد. هر آدمی روزی تصمیم می‌گیرد که دیگر آن آدم ساده و مهربان سابق نباشد. دیگر بی‌بهانه مهربانی نکند، دیگر بی‌بهانه عشق نورزد،دیگر بی‌بهانه دست هیچ کسی را نگیرد. او تصمیم می‌گیرد که درست مانند خیلی‌های دیگر برای خرج کردن از قلب و احساساتش چرتکه بی‌اندازد و دلش را از هر گونه مهر و عاطفه‌ی بی‌حد و حساب خالی کند. هر آدمی روزی چنان تغییر می‌کند که شاید اگر جلوی آینه‌ای بایستد و خودش را نظاره کند، خودش را با تصویر توی آینه بیگانه بیابد. من می‌گویم که رد تمامی این بدشدن‌ها، نامهربانی‌ها، بی عاطفگی‌ها را باید در آنهایی بجویید که در اطراف او پرسه می‌زدند. این اطرافیان هستند که آدم‌ها را عوض می‌کنند.
این آدم‌ها هستند که آدم‌ها را عوض می‌کنند...

#خاصترین
🦋❤❤🦋
دیدگاه ها (۲)

پاییز جانم برایمان باران زیاد به ارمغان بیاوردتابشویید همه د...

وَيْلٌ لِذَيْنَ فِي زَمَنٍ لا يُحترم فيه المحبّة؛احترم الحب....

همونجایی که محمد صالح علاء میگه :محبوبم! کاش میتوانستم...تنه...

وضعیت این دنیا و هوایشچه وخیمانه مضر استاز خاطره‌های تو وعطر...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

پارت چهاردهم!

#یادداشت | دست محفل، جیب مردم✍️ محمدرضا طاهری▫️ فردی را تصور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط