سناریو فیک الستور و ات (پارت6)
بچه ها عکسش عوض شد گم نکنید همون سناریوئه
الستور: نمیشه حداقل دستمو بگیری
ات: نخیر، تا وقتی مستقیم به چارلی نگی هیچ روابطی در کار نیست
الستور: ولی مگه دیروز.........
ات: هیسسسسس، اون هرچز بود تموم شد گذشت
الستور: ولی از ذهن من که بیرون نمیره
ات: ال
الستور: باشه، باشه ساکت شدم
بعد از پایین اومدن از پله ها......
چارلی: الستور..... هق.... هق.... خواهش میکنم نرو...... لطفا
الستور: بچه ها من تصمیم گرفتم بمونم
الستور: چشمک ⛓️🤌 (به ات چشمک زد)
الستور: ا....... ات...... آم .... چرا با نگاهت داری منو میخوری
پ. ن: بچم ترسید
ات: حقته، مرتیکه سه سانتی سه سوتی سگ چهره (دیالوگ آنجل😅)
الستور: آمممم.... چارلی بنظرم دیگه کافیه
وگی: بیا بریم چارلی
چارلی: باشه، اومدم
الستور: چارلی، میشه یه لحظه باهات حرف بزنم
چارلی: آممم، باشه
برای پارت بعد 400 تا ویو🤍
تا پارت بعد از استرس بترکید 😎😜
لایک و فالو فراموش نشود 😇
الستور: نمیشه حداقل دستمو بگیری
ات: نخیر، تا وقتی مستقیم به چارلی نگی هیچ روابطی در کار نیست
الستور: ولی مگه دیروز.........
ات: هیسسسسس، اون هرچز بود تموم شد گذشت
الستور: ولی از ذهن من که بیرون نمیره
ات: ال
الستور: باشه، باشه ساکت شدم
بعد از پایین اومدن از پله ها......
چارلی: الستور..... هق.... هق.... خواهش میکنم نرو...... لطفا
الستور: بچه ها من تصمیم گرفتم بمونم
الستور: چشمک ⛓️🤌 (به ات چشمک زد)
الستور: ا....... ات...... آم .... چرا با نگاهت داری منو میخوری
پ. ن: بچم ترسید
ات: حقته، مرتیکه سه سانتی سه سوتی سگ چهره (دیالوگ آنجل😅)
الستور: آمممم.... چارلی بنظرم دیگه کافیه
وگی: بیا بریم چارلی
چارلی: باشه، اومدم
الستور: چارلی، میشه یه لحظه باهات حرف بزنم
چارلی: آممم، باشه
برای پارت بعد 400 تا ویو🤍
تا پارت بعد از استرس بترکید 😎😜
لایک و فالو فراموش نشود 😇
۲.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.