واقعا چه چیزی هست!؟آیا واقعا چیزی هست؟!اصلا چه میشود!؟مسخ
واقعاچهچیزیهست!؟آیاواقعاچیزی هست؟!اصلاچهمیشود!؟مسخره بازی شده؟!
نمیدانم. . .
چه چیز را بدانم؟کجا بروم؟
هدف چرا؟خوب چرا؟بد چرا؟
عشق چرا؟نفرت چرا؟
از دست دادن چرا؟حسرت چرا؟
جهان چرا؟
قبل جهان چرا؟بعدش چرا؟
هیچی چرا؟ پوچی چرا؟تولد چرا؟
مرگ چرا؟
احساس چرا؟ کجا برویم؟به کجا فرار کنیم؟
همه چیز هیچ چیز است،هیچ چیزی نیست!واقعا گریه ام میگیرد.
خیلی غم انگیز است،خیلی مضحک است،خیلی بارانی است،خیلی زیباست!اصلا نمیشود دنیا را درک کرد!
انگار درک کردن این دنیا به درک نکردنش است!انگار خوشش می آید درک نشود.
دلم گرفته است،ما خیلی کوچکو ضعیفیم،بعد اینگونه میمیریم؟چرا میترسیم از مرگ؟ اگر همه چیز سیاهیه مطلق شود چه میشود؟
همه چیز بازی است،تمام میشود!گوشه ای از درون من به غم انگیز ترین حالت ممکن خالی است و هیچ وقت هم پر نمیشود؛همیشه چیزی را برای غمگین بودن همراه خود دارم.
با این همه پوچی دگر دلیلی هم برای ماندننیست،پایان هرچه را بنگری به هیچی و پوچی میرسد.
مثل یک معمای بی جواب،گنگ و مبهم،شاید هم جواب همین است!
هیچی و پوچی .
نمیدانم. . .
چه چیز را بدانم؟کجا بروم؟
هدف چرا؟خوب چرا؟بد چرا؟
عشق چرا؟نفرت چرا؟
از دست دادن چرا؟حسرت چرا؟
جهان چرا؟
قبل جهان چرا؟بعدش چرا؟
هیچی چرا؟ پوچی چرا؟تولد چرا؟
مرگ چرا؟
احساس چرا؟ کجا برویم؟به کجا فرار کنیم؟
همه چیز هیچ چیز است،هیچ چیزی نیست!واقعا گریه ام میگیرد.
خیلی غم انگیز است،خیلی مضحک است،خیلی بارانی است،خیلی زیباست!اصلا نمیشود دنیا را درک کرد!
انگار درک کردن این دنیا به درک نکردنش است!انگار خوشش می آید درک نشود.
دلم گرفته است،ما خیلی کوچکو ضعیفیم،بعد اینگونه میمیریم؟چرا میترسیم از مرگ؟ اگر همه چیز سیاهیه مطلق شود چه میشود؟
همه چیز بازی است،تمام میشود!گوشه ای از درون من به غم انگیز ترین حالت ممکن خالی است و هیچ وقت هم پر نمیشود؛همیشه چیزی را برای غمگین بودن همراه خود دارم.
با این همه پوچی دگر دلیلی هم برای ماندننیست،پایان هرچه را بنگری به هیچی و پوچی میرسد.
مثل یک معمای بی جواب،گنگ و مبهم،شاید هم جواب همین است!
هیچی و پوچی .
۱۲.۷k
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.