گفت و گو با مرد جن گیر (شیخ عباس)
گفت و گو با مرد جن گیر (شیخ عباس)
وقتی بچه بودم هر بار پای قصه ی مادر بزرگ و پدر بزرگم می نشستم
از موجوداتی حرف می زدند که آن موقع با اینکه مفهوم آن حرف ها را نمی فهیمدم ولی از شنیدن نام آن موجود می ترسیدم و با ذهنیات کودکانه ام آن موجود را در اطرافم حس می کردم . بارها وقتی در منطقه تاریکی تنها می شدم با یاد آوری نام آن موجوداتی که هیچ وقت به چشم ندیده بودم بی اختیار وحشت برم می داشت.آن موجود نا شناخته ای به نام جن بود.بارها در باره او داستان ها شنیده بودم ولی او از دایره فهم من فراتر بود. باور این که موجودی به این نام بر سر راهم سبز شود مرا از تاریکی می ترساند. از آن هنگام هیچ وقت درتنهایی خودم آرام و قرار نداشتم.
زن سالخورده ای برایم تعریف کرده بود که جن ها در برابر ابزار آلاتی مانند سوزن و میخ ناتوان هستند. ولی هیچ وقت پاسخ مناسبی برای دلیل این ماجرا پیدا نکردم.
مادرم هر وقت آبی را روی خاکستر می ریخت زیر لب بسم الله الر حمن الر حیم می گفت
یادم می آید وقتی برادر کوچکم متولد شد مادر بزرگم تا 10 روز سفارش می کرد در همه احوالات یک نفر کنار او باشد وقتی درباره علتش پرسیدم او جواب داد ممکن است آل که نوعی جن است بیاید و برادرت را با خود ببرد! ازتصور این که برادرم را موجود ناشناخته که قا بل دیدن نیست از داخل اتاقی که تمام اطرافش حفاظ دارد با خود ببرد وحشت زده می شدم. آن موجود باید خیلی قوی باشد که قادر است از در بسته هم داخل اتاق شود.
سال گذشته هنگامی که عکس مو جو دی که توسط یک عکاس عرب گرفته شده بود روی خط اینترنت آمد توجه بسیاری از بزرگان مذهب و مردم را به سو ی خود جلب کرد. زیر عکس شرحی نوشته شده بود که این عکس یک جن است و در داخل غار گرفته شده است. سوالات بی شماری از این موجود نادیدنی اذهان ملیون ها مردم را به خود مشغول کرد. مگر نه این که جن قابل رویت نیست پس چگونه می شود از او عکس گرفت. در همین ایام بود که ماجرای درگیری خانواده ای در قرزوین را با یک گروه از جن ها را در روزنامه خواندم .
آیا جن ها همیشه باعث ترس و وحشت انسان ها می شوند مگر آن ها از چه چیزی آفریده شده اند که هیچ چیز قادر به رویت یا جلو گیری از صدمه زدن آن ها به انسان نیست. هنوز تکنولوژی و علم علی رغم پیشرفت شگرف خود قادر به تائید یا رد موجودیت جن ها نشده است.
کارگردان های سینما و تلویزیون بر اساس شنیده ها فیلم های زیادی درباره این موجود ساخته اند. خیلی ها موجودیت جن را ساخته وهم افرادی می دانند که به دلیل دچار شدن بیماری های صرع و سرسام تصور می نمایند و موجوداتی را مشاهده می کنند ولی در قرآن مجید در باره وجود داشتن آن ها آیه آمده است. شاید سال ها به طول انجامد تا بزرگان علم قادر به پاسخگویی به سوالات بی شماری باشند که در این باره مطرح می شود.
سخنا ن فوق از یک مرد 66 ساله به نام شیخ عباس نقل شده است که در دل منطقه کوهستانی شرق کشور در روستای وامنان(جاده آزادشهر ، شاهرود) ساکن است .
او 8 فرزند دارد که دو پسر او با ترک این منطقه خوش آب و هوا به قم رفته و درس طلبگی می خوانند .
شیخ عباس که اکنون چند سالی است کار دعا نویسی و جن گیری را رها کرده است می گوید این کار را از پدربزرگ مادری اش آموخته است و کتابی را که برای این کار استفاده می کند از او به ارث برده است. کتابی به خط نستعلیق و به زبا ن های فارسی عربی و هندی نوشته شده و اشکال مختلفی در صفحات آن دیده می شود.
او از سن 25 سالگی شروع به این کار نموده است. از خاطره اولین جن گیری اش و دیگر خاطراتش این چنین می گوید:
1. خواب بودم که کسی مرا صدا کرد. مرا نزد جوان بیماری برد. جوان داخل اتاق رفته بود و در را بسته بود و برای هیچ کس باز نمی کرد.دعایی نوشتم و همان بیرون دود دادم که پس از چند لحظه در را باز کرد. آن قدر گریه کرده بود که چشمانش پف کرده بود. چند طلسم نوشتم چشم هایش باز شد. علت گریه اش را پرسیدم گفت چند نفر آدم قوی هیکل می خواهند مرا بکشند.برایش احضار خواندم از سه شاه و وزیر و شیخ جن ها به نام های شاه کاظم قطمیر و شیخ مرشد کمک خواستم. آنها آمدند و با راهنمایی و همراهی آن ها سه جن مزاحم را تسخیر کرده و داخل شیشه کردم. آن جوان نفس راحتی کشید و خیلی زود خوب شد.
2. بار دیگر زن پنجاه ساله ای دچار جن گرفتگی شده بود برایش احضار خواندم هفت نفر جن آمدند. از آن ها در باره علت آزار و اذیتشان پرسیدم گفتند ما تقصیری نداریم. او برای یکی از فرزندان ما مشکلی پیش آورده و آب جوش روی بچه ما ریخته و او را سو زانده است. برای بچه آن ها طلسم نوشتم خوب شد.
3. اوایلی که دعا نویسی و احضار را شروع کرده بودم مرد 25 ساله ای رفته بود سر کوهی که یخچالی داشت که داخلش برف و یخ طبیعی است او را از آنجا آورده بودند حال خیلی بدی داشت. مادرش
وقتی بچه بودم هر بار پای قصه ی مادر بزرگ و پدر بزرگم می نشستم
از موجوداتی حرف می زدند که آن موقع با اینکه مفهوم آن حرف ها را نمی فهیمدم ولی از شنیدن نام آن موجود می ترسیدم و با ذهنیات کودکانه ام آن موجود را در اطرافم حس می کردم . بارها وقتی در منطقه تاریکی تنها می شدم با یاد آوری نام آن موجوداتی که هیچ وقت به چشم ندیده بودم بی اختیار وحشت برم می داشت.آن موجود نا شناخته ای به نام جن بود.بارها در باره او داستان ها شنیده بودم ولی او از دایره فهم من فراتر بود. باور این که موجودی به این نام بر سر راهم سبز شود مرا از تاریکی می ترساند. از آن هنگام هیچ وقت درتنهایی خودم آرام و قرار نداشتم.
زن سالخورده ای برایم تعریف کرده بود که جن ها در برابر ابزار آلاتی مانند سوزن و میخ ناتوان هستند. ولی هیچ وقت پاسخ مناسبی برای دلیل این ماجرا پیدا نکردم.
مادرم هر وقت آبی را روی خاکستر می ریخت زیر لب بسم الله الر حمن الر حیم می گفت
یادم می آید وقتی برادر کوچکم متولد شد مادر بزرگم تا 10 روز سفارش می کرد در همه احوالات یک نفر کنار او باشد وقتی درباره علتش پرسیدم او جواب داد ممکن است آل که نوعی جن است بیاید و برادرت را با خود ببرد! ازتصور این که برادرم را موجود ناشناخته که قا بل دیدن نیست از داخل اتاقی که تمام اطرافش حفاظ دارد با خود ببرد وحشت زده می شدم. آن موجود باید خیلی قوی باشد که قادر است از در بسته هم داخل اتاق شود.
سال گذشته هنگامی که عکس مو جو دی که توسط یک عکاس عرب گرفته شده بود روی خط اینترنت آمد توجه بسیاری از بزرگان مذهب و مردم را به سو ی خود جلب کرد. زیر عکس شرحی نوشته شده بود که این عکس یک جن است و در داخل غار گرفته شده است. سوالات بی شماری از این موجود نادیدنی اذهان ملیون ها مردم را به خود مشغول کرد. مگر نه این که جن قابل رویت نیست پس چگونه می شود از او عکس گرفت. در همین ایام بود که ماجرای درگیری خانواده ای در قرزوین را با یک گروه از جن ها را در روزنامه خواندم .
آیا جن ها همیشه باعث ترس و وحشت انسان ها می شوند مگر آن ها از چه چیزی آفریده شده اند که هیچ چیز قادر به رویت یا جلو گیری از صدمه زدن آن ها به انسان نیست. هنوز تکنولوژی و علم علی رغم پیشرفت شگرف خود قادر به تائید یا رد موجودیت جن ها نشده است.
کارگردان های سینما و تلویزیون بر اساس شنیده ها فیلم های زیادی درباره این موجود ساخته اند. خیلی ها موجودیت جن را ساخته وهم افرادی می دانند که به دلیل دچار شدن بیماری های صرع و سرسام تصور می نمایند و موجوداتی را مشاهده می کنند ولی در قرآن مجید در باره وجود داشتن آن ها آیه آمده است. شاید سال ها به طول انجامد تا بزرگان علم قادر به پاسخگویی به سوالات بی شماری باشند که در این باره مطرح می شود.
سخنا ن فوق از یک مرد 66 ساله به نام شیخ عباس نقل شده است که در دل منطقه کوهستانی شرق کشور در روستای وامنان(جاده آزادشهر ، شاهرود) ساکن است .
او 8 فرزند دارد که دو پسر او با ترک این منطقه خوش آب و هوا به قم رفته و درس طلبگی می خوانند .
شیخ عباس که اکنون چند سالی است کار دعا نویسی و جن گیری را رها کرده است می گوید این کار را از پدربزرگ مادری اش آموخته است و کتابی را که برای این کار استفاده می کند از او به ارث برده است. کتابی به خط نستعلیق و به زبا ن های فارسی عربی و هندی نوشته شده و اشکال مختلفی در صفحات آن دیده می شود.
او از سن 25 سالگی شروع به این کار نموده است. از خاطره اولین جن گیری اش و دیگر خاطراتش این چنین می گوید:
1. خواب بودم که کسی مرا صدا کرد. مرا نزد جوان بیماری برد. جوان داخل اتاق رفته بود و در را بسته بود و برای هیچ کس باز نمی کرد.دعایی نوشتم و همان بیرون دود دادم که پس از چند لحظه در را باز کرد. آن قدر گریه کرده بود که چشمانش پف کرده بود. چند طلسم نوشتم چشم هایش باز شد. علت گریه اش را پرسیدم گفت چند نفر آدم قوی هیکل می خواهند مرا بکشند.برایش احضار خواندم از سه شاه و وزیر و شیخ جن ها به نام های شاه کاظم قطمیر و شیخ مرشد کمک خواستم. آنها آمدند و با راهنمایی و همراهی آن ها سه جن مزاحم را تسخیر کرده و داخل شیشه کردم. آن جوان نفس راحتی کشید و خیلی زود خوب شد.
2. بار دیگر زن پنجاه ساله ای دچار جن گرفتگی شده بود برایش احضار خواندم هفت نفر جن آمدند. از آن ها در باره علت آزار و اذیتشان پرسیدم گفتند ما تقصیری نداریم. او برای یکی از فرزندان ما مشکلی پیش آورده و آب جوش روی بچه ما ریخته و او را سو زانده است. برای بچه آن ها طلسم نوشتم خوب شد.
3. اوایلی که دعا نویسی و احضار را شروع کرده بودم مرد 25 ساله ای رفته بود سر کوهی که یخچالی داشت که داخلش برف و یخ طبیعی است او را از آنجا آورده بودند حال خیلی بدی داشت. مادرش
۱۹.۵k
۰۳ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.