میخاستم بیشتر تو خماری بزارمتون دلم نیومد ببینید چقد ادمی
میخاستم بیشتر تو خماری بزارمتون دلم نیومد ببینید چقد ادمینتون خوبه قدرمو بدونید (。◕‿◕。)
~زنگ میزنم شوگا اون تو این کارا بهتره
_باشه زنگ بزن (ناراحت و کلافه)
( تهیونگ به شوگا زنگ زد)
~الان میاد
_باشه
~برو یکم استراحت کن
_اصلا یه لحظه هم نمیتونم از فکر ا/ت بیرون بیام
(در زدن)
~حتما شوگاست ( درو باز کرد)
(علامت شوگا: •)
•سلام
~سلام بیا تو
•چی شده؟!
(تهیونگ همه چی رو به شوگا تعریف کرد)
•خب اول باید بفهمیم کجاست
_اوهوم
•خب پس باید زنگ بزنیم جیمین بیاد (هعی جیمینو هم آوردم)(جیمین یه هکره)
_هوووف باشه زود زنگ بزن
(زنگ زد جیمین)
(بعد از نیم ساعت)
(در زدن)
~من باز میکنم
(علامت جیمین:&)
&سلام
_~•سلام
&خبب.. چیشده
(و براش تعریف کردن)
_باید ردشو بزنیم باید بفهمیم کجا رفته
&باشه پس..
_برو تو اتاق کارم اونجا همه چی هست
&باشه تهیونگ تو بیا کمکم
~باش اومدم
•تو خوبی؟!
_اصلا(کلافه)
•یعنی کی به نامجون خبر داده شاید یه نفر تو این خونه جاسوس باشه
_نمیدونم نمیدونم، اااه دارم دیوونه میشم(کلافهههه)
•چیزی خوردی؟
_نه
•پس یه چیزی سفارش میدم
_نمیخاد من گشنم نیست
•تو گشنت نیست ما که گشنه ایم (جدی و رک)
_باشه حالا نخوریمون
•(پوکر)
(بعد از یک ساعت)
(شام رسید)
•جیمین.. تهیونگ بیاین شام
~اومدیم
(همشون سر میز نشستن بجز کوک)
&تو نمیخوری
_نه(بی حال)
~چرا
_میگم نمیخورم(داد)(و بلند شد و رفت طرف اتاقش)
~بنظرتون اگه یکی از مارو میدزدیدن اینطوری میکرد
&عزیزم عشقه دیگه تو به دل نگیر
~هعییی
ویو جونگ کوک
...
~زنگ میزنم شوگا اون تو این کارا بهتره
_باشه زنگ بزن (ناراحت و کلافه)
( تهیونگ به شوگا زنگ زد)
~الان میاد
_باشه
~برو یکم استراحت کن
_اصلا یه لحظه هم نمیتونم از فکر ا/ت بیرون بیام
(در زدن)
~حتما شوگاست ( درو باز کرد)
(علامت شوگا: •)
•سلام
~سلام بیا تو
•چی شده؟!
(تهیونگ همه چی رو به شوگا تعریف کرد)
•خب اول باید بفهمیم کجاست
_اوهوم
•خب پس باید زنگ بزنیم جیمین بیاد (هعی جیمینو هم آوردم)(جیمین یه هکره)
_هوووف باشه زود زنگ بزن
(زنگ زد جیمین)
(بعد از نیم ساعت)
(در زدن)
~من باز میکنم
(علامت جیمین:&)
&سلام
_~•سلام
&خبب.. چیشده
(و براش تعریف کردن)
_باید ردشو بزنیم باید بفهمیم کجا رفته
&باشه پس..
_برو تو اتاق کارم اونجا همه چی هست
&باشه تهیونگ تو بیا کمکم
~باش اومدم
•تو خوبی؟!
_اصلا(کلافه)
•یعنی کی به نامجون خبر داده شاید یه نفر تو این خونه جاسوس باشه
_نمیدونم نمیدونم، اااه دارم دیوونه میشم(کلافهههه)
•چیزی خوردی؟
_نه
•پس یه چیزی سفارش میدم
_نمیخاد من گشنم نیست
•تو گشنت نیست ما که گشنه ایم (جدی و رک)
_باشه حالا نخوریمون
•(پوکر)
(بعد از یک ساعت)
(شام رسید)
•جیمین.. تهیونگ بیاین شام
~اومدیم
(همشون سر میز نشستن بجز کوک)
&تو نمیخوری
_نه(بی حال)
~چرا
_میگم نمیخورم(داد)(و بلند شد و رفت طرف اتاقش)
~بنظرتون اگه یکی از مارو میدزدیدن اینطوری میکرد
&عزیزم عشقه دیگه تو به دل نگیر
~هعییی
ویو جونگ کوک
...
۱۲.۱k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.