دستم به هیچ کجای این دنیا بند نیست

دستم به هیچ کجای این دنیا بند نیست
معلق
در نامتناهی سپید
پُر از انبوه قصه های سیاه
و خاطراتِ دیدارهای یخ زده
دلم به هیچ کجای این دنیا بند نیست
بهترین گفتگوهایم با مورچه های خانه ام است
و تنها لذتم به دام انداختن کلمات وحشی
چرا
چرا این زمین ، با جاذبه اش مرا
به هیچ کجایش بند نمی کند
ودست در دست خویش
به روزهایش دعوت نمی کند

معلق
گُم
بی انتها
ادامه می دهم به این پایانِ بی پایان ...
دیدگاه ها (۷)

ﻏﻔﻠﺖ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭ !ﭘﺸﺖِ ﯾﮏ ﻗﻠﺐِ ﻋﺎﺷﻖﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽﻣﯿﺮﺩﻭ ...

سبزه های که ابجیم واسه ارشا واریا درست کرده

راستـــــی خـــــدایا...؟دختر بچه ی کودکیم کجاست؟! چه بر سر ...

بهار شد بیا ...من تمام پاییز رو قـــدم زدم . . . پـایـیـــز ...

بسم الله الرحمن الرحیم قسمت دوم :از تنهایی خارج خواهیم شد ...

بسم الله الرحمن الرحیمجادو و جادوگر : لَا يُفْلِحُ السَّاحِر...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط