Fatima

Fatima
گفتم: بالاخره که فراموشش می کنی ...
اینجوری نمی مونه...
نفس عمیقی کشید و گفت:
یادِ بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره؛
با اینکه نیستن، با اینکه رفتن،
ولی هیچ وقت خاطره شون تموم نمیشه
گفتم: ولی همین که نیستش، کم کم همه چی تموم میشه...
گفت: بودن بعضی از آدما، تازه از نبودنشون شروع میشه....
دیدگاه ها (۴)

Fatimaیادمان باشد؛به حرمت ناچیزترین لحظه های خوبمانهنگامی که...

Fatimaتوی خواب یه جا دو تا دستامو گرفت گفت :یادته همیشه می‌گ...

💭 Fatima√در این ثانیه های آخر عمر زمستان؛که چند روز تا اتما...

Ƒムイɨოⓐ❤ شب قضیہ‌اش فرق میڪند ؛شب‌ها ..زیرِ سقف خانہ‌هاے شهر...

خب اینم پارت 13 😁البته چون حوصلم سر رفته بود دادم وگرنه هنو...

پارت چهاردهم!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط