پ.ن : چون متنم زیادی مزخرفه اگه حوصله نداری نخونش🙂💋
پ.ن : چون متنم زیادی مزخرفه اگه حوصله نداری نخونش🙂💋
(پی نوشتی که باید ته متنم باشه و میارم اولش که نیاید نصیحت کنید یا بهم یادآوری کنید افسرده نباشم و فراموش کنم و از این مزخرفات...)
حالم خیلی خوبه!
این روزا عالی تر از عالی شدم ؛
ولی...
دلم میخواد برای تمام حرفایی که شنیدم ؛ حرصم و سر انگشتای دستم خالی کنم!
...
_مشت اول ؛ : تو اینجوریی و چرا با بقیه فرق داری؟
_مشت دوم ؛ : شاید تو مدرسه تنهایی چون آدما باهات حال نمیکنن
_مشت سوم ؛ : چرا انقد خنگی که از پس یه کار ساده بر نمیای؟ (معلمی که سرکلاس برای یه خطای ساده اینو داد میکشه...)
مشت چهارم ؛ : ما دلمون نمیخواد تو باهامون همگروهی باشی!
مشت پنجم ؛ : من همه ی دوستام و تو جشن تکلیفم دعوت کردم ولی از دوستای تو فقد یکیشون اومد و این ینی...
مشت شیشم ؛ : وسطِ امتحانِ دو مظلوم نمایی نکن(معلمی که بیماریِ تنگیِ نفس براش یه شوخی ساده س و برای یه امتحان دو معدل بچه درسخون کلاس و میکشه پایین...)
مشت هفتم ؛ : باید بهم قول بدی اگه یه روزی نبودم هیچ وقت برای رسیدن بهم فکرِ خودکشی از ذهنت نگذره
مشت هشتم ؛ : دخترتون و به یه روانشناس نشون بدین انگار جدی مشکل روانی داره
مشت نهم ؛ : قرار بود قضیه بین خودمون بمونه چرا برای کیانا تعریف کردید؟
مشت دهم ؛ : کسی که با خودش حرف میزنه مشکل ذهنی و روانی داره کیانا...
مشت یازدهم ؛ : تو حتی لیاقت آدمای خوب دورتم نداری
مشت دوازدهم ؛ : واقعا فکر میکنی چیزایی که مینویسی جذابن؟ به نظر من که همشون کپیه...
مشت سیزدهم ؛ : فاطمه اگه چیزایی که من درموردت میدونم و بدونه حتی برای یه لحظه کنارت نمیمونه
مشت چهاردهم ؛ : کیانا که برای بودنِ من خودش و آتیش میزنه اما من از همون اولم حتی ذره ای دوسش نداشتم
مشت پونزدهم ؛ : تو حتی لیاقت اینو نداری که آدما جواب حرفات و بدن
...
حرفا ادامه دارن
اگه بخوام برای تمامِ حرفایی که شنیدم با مشت ضربه بزنم حتما یه بلایی سر دستام میاد
یا آستین لباسم خونی میشه یا استخونا و اعصاب دستم نابود میشن
من اونیم که با تمام آدما مهربونم ، حتی اگه دلم و شکسته باشن
جایگاه آدما برام فرقی نداره و همیشه با احترام حرف میزنم که به کسی جسارت نکرده باشم و نمیدونمم چقدر موفق بودم
ولی تا الان که 18 سال از عمرم گذشته ؛ حرفای زیادی و شنیدم که هربار تو خلوت دونه دونه توی گوشم پلی میشن و هربار روانم و خراش میدن
آدمشم فرق نداشته از معلم گرفته تا فامیل و خانواده و رفیقای واقعی و حتی مجازی...
خواستم اینارو اینجا بنویسم که بگم : مراقب حرفایی که به آدما میزنید باشید
خیلیا فقد حرفارو نمیشنون ، ممکنه مثل من با قلبشون درک کنن و بعد به حافظه شون بسپرن که با هر بار مرورشون از نو خورد شن...
نزارید حرفاتون آدمارو بشکونه🙂🤝🏻
(پی نوشتی که باید ته متنم باشه و میارم اولش که نیاید نصیحت کنید یا بهم یادآوری کنید افسرده نباشم و فراموش کنم و از این مزخرفات...)
حالم خیلی خوبه!
این روزا عالی تر از عالی شدم ؛
ولی...
دلم میخواد برای تمام حرفایی که شنیدم ؛ حرصم و سر انگشتای دستم خالی کنم!
...
_مشت اول ؛ : تو اینجوریی و چرا با بقیه فرق داری؟
_مشت دوم ؛ : شاید تو مدرسه تنهایی چون آدما باهات حال نمیکنن
_مشت سوم ؛ : چرا انقد خنگی که از پس یه کار ساده بر نمیای؟ (معلمی که سرکلاس برای یه خطای ساده اینو داد میکشه...)
مشت چهارم ؛ : ما دلمون نمیخواد تو باهامون همگروهی باشی!
مشت پنجم ؛ : من همه ی دوستام و تو جشن تکلیفم دعوت کردم ولی از دوستای تو فقد یکیشون اومد و این ینی...
مشت شیشم ؛ : وسطِ امتحانِ دو مظلوم نمایی نکن(معلمی که بیماریِ تنگیِ نفس براش یه شوخی ساده س و برای یه امتحان دو معدل بچه درسخون کلاس و میکشه پایین...)
مشت هفتم ؛ : باید بهم قول بدی اگه یه روزی نبودم هیچ وقت برای رسیدن بهم فکرِ خودکشی از ذهنت نگذره
مشت هشتم ؛ : دخترتون و به یه روانشناس نشون بدین انگار جدی مشکل روانی داره
مشت نهم ؛ : قرار بود قضیه بین خودمون بمونه چرا برای کیانا تعریف کردید؟
مشت دهم ؛ : کسی که با خودش حرف میزنه مشکل ذهنی و روانی داره کیانا...
مشت یازدهم ؛ : تو حتی لیاقت آدمای خوب دورتم نداری
مشت دوازدهم ؛ : واقعا فکر میکنی چیزایی که مینویسی جذابن؟ به نظر من که همشون کپیه...
مشت سیزدهم ؛ : فاطمه اگه چیزایی که من درموردت میدونم و بدونه حتی برای یه لحظه کنارت نمیمونه
مشت چهاردهم ؛ : کیانا که برای بودنِ من خودش و آتیش میزنه اما من از همون اولم حتی ذره ای دوسش نداشتم
مشت پونزدهم ؛ : تو حتی لیاقت اینو نداری که آدما جواب حرفات و بدن
...
حرفا ادامه دارن
اگه بخوام برای تمامِ حرفایی که شنیدم با مشت ضربه بزنم حتما یه بلایی سر دستام میاد
یا آستین لباسم خونی میشه یا استخونا و اعصاب دستم نابود میشن
من اونیم که با تمام آدما مهربونم ، حتی اگه دلم و شکسته باشن
جایگاه آدما برام فرقی نداره و همیشه با احترام حرف میزنم که به کسی جسارت نکرده باشم و نمیدونمم چقدر موفق بودم
ولی تا الان که 18 سال از عمرم گذشته ؛ حرفای زیادی و شنیدم که هربار تو خلوت دونه دونه توی گوشم پلی میشن و هربار روانم و خراش میدن
آدمشم فرق نداشته از معلم گرفته تا فامیل و خانواده و رفیقای واقعی و حتی مجازی...
خواستم اینارو اینجا بنویسم که بگم : مراقب حرفایی که به آدما میزنید باشید
خیلیا فقد حرفارو نمیشنون ، ممکنه مثل من با قلبشون درک کنن و بعد به حافظه شون بسپرن که با هر بار مرورشون از نو خورد شن...
نزارید حرفاتون آدمارو بشکونه🙂🤝🏻
۳۴.۵k
۱۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.