فراتر از مدرسه

پارت ۱۰
+صداتا بیار پایین داد نزن.... مگه برات مهمه که کجام هان.؟؟؟؟(دوباره با داد😂)
-سوال منا سوال جواب نده جواب بده (عربده),
+اومدم خونه دیدم کسی نیست چند بار زنگت زدم جواب ندادی اومدم اینجا

ـبرو گشمو تو اتاقت نمیخام ببینمت...

اروا انگار نه انگار که تهیونگ بهش چیزی گفته دوباره نشست روی تاب...تهیونگم با حالت تعجب و عصبانی نگاهش میکرد
نمیدونم چشه ولی درستش میکنم
- نگهبان (داد)
!بفرمایید قربان
ـ ارورا خانوم یکم احتیاج داره که استراحت کنه ببرش توی کلبه جنگلی نگهش دار تا من بیام...
+وقتی اینا گفت ترسیدم ولی به روی خودم نیوردم نگهبان اومد منا ببره که نذاشتم
+گمشو اونور به من دست نزن.... من جایی نمیرم فهمیدی (داد)
تهیونگ اومد جوابشا بده که گوشیش زنگ خورد ولی چون مهم بود مجبور جواب بده
اروا هم تز فرصت استفاده کرده و توی یک چشم به هم زدن سوار ماشین شد و از اونجا اومد بیرون....تهیونگم هم با تعجب نگاه میکردم
-برا چی وایسادی گمشو دنبالش....اگرم پیداش نکنی زندت نمیزارم....گمشو(داد)


اروا
اخی بلاخره از اون عمارت کوفتی اومدم بیرون انقدر تند میرفتم که خیلی از عمارت دور شدم که دیدم هفت هشتا ون جلوما گرفتن...بدون مکثی زدم روی ترمز و با تعجب داشتم نگاه میکردم که دیدم......
دیدگاه ها (۰)

فیک کوک فراتر از مدرسه

فراتر از مدرسه

فراتر از مدرسه

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟔عشق مافیاویو جیمینساعت 7:00 شب هست تا 1:00 ساعت دیگه م...

فراتر از مدرسه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط