جفر رفت حج

جفر رفت حج.
وقتی از حج برگشت رفت سراغ بقالی محلشون.
به مغازه دار گفت دفترهای قرض رو در بیار.

صاحب مغازه خیلی خوشحال شد و با خودش گفت:
خیلی خوبه،اومده قرضشو ادا کنه و پولمو بهم بده.
وقتی دفتر رو در آورد،جفر به صاحب مغازه گفت اسم من رو توی دفتر پیدا کن.
صاحب مغازه گفت؛
بله! این هم اسم مبارک شماست

جفر گفت؛ آفرین!
حالا جلو اسمم یه حاجی اضاف کن!😝
😂 😂 😂
دیدگاه ها (۲)

چند وقت پیش یه جا مهمونی رفتیم سر شام یهو دیدیم زن صابخونه ه...

💠 ﺧﯿﻠﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، تقدیم به شما:ﺧﺪﺍﻳﺎ...🙏 ﻫﻨﮕﺎمی ﻛ...

دیشب یه پشه نیشم زد .... افتادم دنبالش گوشه اتاق خفتش کردم ت...

‏برای پدرم فیلتر شکن نصب کردم و وقتی دید دنگ دنگ پیامای تلگر...

دختر سایه

P1: mansion kimسال ۲۰۱۹، ساعت۸ AM :ویو آتریا:مثل همیشه بیدار...

{ 𝐵𝑒𝓉𝓌𝑒𝑒𝓃 𝓉𝑜𝓌 𝓈𝓅𝒶𝒸𝑒𝓈 }𝒫𝒶𝓇𝓉 ²..درحالی که پیاده و چمدون به دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط