گربه من
گربه من
تو این یک سال کار یونگی همش شده بود خوردن الکل و شکستن وسایل دور ورش همش گریه میکرد و با هیچ کس حرف نمیزد هیونجین و لونا هم بخاطر ا.ت نتونستند عروسی بگیرن مامان بابای ا.ت هم از ژاپن برای ا.ت اومده بودن کره مامان و بابای یونگی هم یونگی رو بعد از سال ها پیدا کردن ولی وقتی یونگی رو تو اون وضعیت دیدن سعی کردن مدتی تنهاش بزارن
چهارمین شیشه الکل رو سر کشید و با شدت پرتش کرد روی زمین بعدش هم بلند بلند گریه میکرد و فریاد میکشید و هر چی دم دستش میومد رو میشکست دستش شده بود پره خورده شیشه و رود خون به وجود اومده بود یهو در اتاقش خورد سریع رفت درو قفل کرد اما باز دره اتاقش خورد باز هم دقتی نکرد که یهو صدای داد هیونجین رو شنید
هیونجین: یونگییییی(داد)
یونگی: ......
هیونجین:این در لعنتی رو باز کنننن(فریاد)
یونگی: ......
هیونجین: درو وا کن می خوام یه ببرمت بیمارستان پیش ا.ت(داد)
یونگی تا اسم عروسکش رو شنید درو وا کرد و رفت بیرون
یونگی: ا.ت چش شده(بغض)
هیونجین: پسر با خودت چیکار کردی (نگران)
یونگی: هیچی فقط خودم رو یکم با شیشه نقاشی کردم(بی حال)
هیونجین: ما همه مون به این موضوع عادت کردیم و میدونیم ت.ت بلاخره یه روزی به هوش میاد
یونگی: نمیتونم نمیتونم (گریه)
هیونجین تن بی جون و خونی یونگی رو بغل کرد نگاهی به اتاقی که یونگی توش می موند کرد همه جا رد خون و شیشه خورده بود
هیونجین: پاشو بریم بیمارستان زخم ها تو باند پیچی کنند بعد بریم پیش ا.ت
یونگی: بریم (بی حال)
ویو هیونجین
رفت کت خودش رو اورد و تن یونگی کرد میدونست که اگه یکم دیگه یونگی اینجوری بمونه بیهوش میشه پس بردش بیمارستان
ادامه دارد......
#بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #تی_اکس_تی #استری_کیدز #نیوجینز #لسرافیم #جی_ایدل #ایتیز #ایتزی #توایس #لونا #انهایپین #سونتین #کیدراما #کیپاپ #نامجون #جین #جیهوپ #هوسوک #شوگا #یونگی #آگوست #آگوست_دي #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #جیسو #جنی #رزی #لیسا #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #سونگمین #جونگمین #لینو #هتل_دل_لونا #روباه_نه_دم #آیو #لی_دونگ_ووک
تو این یک سال کار یونگی همش شده بود خوردن الکل و شکستن وسایل دور ورش همش گریه میکرد و با هیچ کس حرف نمیزد هیونجین و لونا هم بخاطر ا.ت نتونستند عروسی بگیرن مامان بابای ا.ت هم از ژاپن برای ا.ت اومده بودن کره مامان و بابای یونگی هم یونگی رو بعد از سال ها پیدا کردن ولی وقتی یونگی رو تو اون وضعیت دیدن سعی کردن مدتی تنهاش بزارن
چهارمین شیشه الکل رو سر کشید و با شدت پرتش کرد روی زمین بعدش هم بلند بلند گریه میکرد و فریاد میکشید و هر چی دم دستش میومد رو میشکست دستش شده بود پره خورده شیشه و رود خون به وجود اومده بود یهو در اتاقش خورد سریع رفت درو قفل کرد اما باز دره اتاقش خورد باز هم دقتی نکرد که یهو صدای داد هیونجین رو شنید
هیونجین: یونگییییی(داد)
یونگی: ......
هیونجین:این در لعنتی رو باز کنننن(فریاد)
یونگی: ......
هیونجین: درو وا کن می خوام یه ببرمت بیمارستان پیش ا.ت(داد)
یونگی تا اسم عروسکش رو شنید درو وا کرد و رفت بیرون
یونگی: ا.ت چش شده(بغض)
هیونجین: پسر با خودت چیکار کردی (نگران)
یونگی: هیچی فقط خودم رو یکم با شیشه نقاشی کردم(بی حال)
هیونجین: ما همه مون به این موضوع عادت کردیم و میدونیم ت.ت بلاخره یه روزی به هوش میاد
یونگی: نمیتونم نمیتونم (گریه)
هیونجین تن بی جون و خونی یونگی رو بغل کرد نگاهی به اتاقی که یونگی توش می موند کرد همه جا رد خون و شیشه خورده بود
هیونجین: پاشو بریم بیمارستان زخم ها تو باند پیچی کنند بعد بریم پیش ا.ت
یونگی: بریم (بی حال)
ویو هیونجین
رفت کت خودش رو اورد و تن یونگی کرد میدونست که اگه یکم دیگه یونگی اینجوری بمونه بیهوش میشه پس بردش بیمارستان
ادامه دارد......
#بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #تی_اکس_تی #استری_کیدز #نیوجینز #لسرافیم #جی_ایدل #ایتیز #ایتزی #توایس #لونا #انهایپین #سونتین #کیدراما #کیپاپ #نامجون #جین #جیهوپ #هوسوک #شوگا #یونگی #آگوست #آگوست_دي #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #جیسو #جنی #رزی #لیسا #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #سونگمین #جونگمین #لینو #هتل_دل_لونا #روباه_نه_دم #آیو #لی_دونگ_ووک
۷.۵k
۱۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.