چه زیبا گفت مولانا

چه زیبا گفت "مولانا"

عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن

گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن

خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن

دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای حاشا مکن

ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن

زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن

پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیده ای افشا مکن ...
دیدگاه ها (۱)

شاید سالها بعد در گذر جاده هابی تفاوت از کنار هم بگذریمو بگو...

سجاده گشــودم که بخوانم غزلـــم راسمتی که تویی،عقربه ی قبله ...

ﮐﻮﺩﮐﻢ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻤﺎﻥ ،ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪﺑﺮﻩ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﯽ ، ﮔﺮﮒ ، ﮔ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط