دیداردوباره

#دیدار_دوباره

#پارت_55

+پاشو بریم پایین

ــ باشه.

.............

+صبح بخیر

م ا/ت : بیدارشدین بیاین بشینین.

ــ باشه

روی میز نشستن.

عموی کوک: می‌خواین عروسیتون رو چه روزی بگیرین.

ــ فکر کنم بعد از اینکه برگردیم سئول

عموی کوک: بهتر نیست همینجا بگیرین اینجا جای خیلی خوبیه.

ــ نمی‌دونم باید بهش فکر کنم.

م کوک: عموت راست میگه.
میتونید همینجا عروسیتون رو بگیرید.
ا/ت تو نظرت چیه؟

+من مشکلی ندارم

م کوک:پس من یه روز خوب برای عروسیتون انتخاب میکنم.

ــ مامان زود نیست ؟

م کوک:هرچی زود تر بهتر.

ویو بعد از صبحانه.

م کوک: ا/ت و کوک

+بله
ــ بله

م کوک:من و مامان ا/ت یه روز خوب برای عروسیتون انتخاب کردیم.

ــ چه روزی؟

م کوک: آخر همین هفته چطوره؟

ادامه دارد...............
دیدگاه ها (۱)

#دیدار_دوباره #پارت_56هانا: زنعمو‌بنظرتون خیلی براشون زود نی...

#دیدار_دوباره #پارت_57+باشه اصن من خرسحالا برو بیرونــ برای ...

#دیدار_دوباره #پارت_54ــ ولی من دلم نمی‌خواد بخوابم.+خودشو ز...

#دیدار_دوباره #پارت_53ویو ا/ت+صبح با برخورد نور آفتاب بیدار ...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط