⁶=₽

فردا...
کوک:چشامو باز کردم چشم به نیونا خورد مثل یک گربه کوچولو تو بغلم جمع شده بود...همینطور محوش شده بودم که چشاشو باز کرد و خمیازه کشید و گفت....
نیونا:بابایی کی بیدار شدی
کوک:همین العان
نیونا:هوم باشه
کوک:پاشو باید حاضر شیم صبحانمونو بخوریم و بریم ثبت نامت کنم
نیونا:باشه(ناراحت)
کوک:نیونا تو العان دختر منی پس باید درساتو عالی بخونی
نیونا:چشم
کوک:خوبه....

پرش زمانی

کوک ویو
داشتیم صبحانمونو میخوردیم همینطور که میخوردم چشمم به نیونا افتاد یک دختر چقدر میتونه زیبا باشه
نیونا:دیدم بابا زول زده به من گفتم...
نیونا:چیزی شده باباجون
کوک:عاممم نه فقط دیر شده صبحانتو زود بخور بریم
نیونا:چشم بابایی
......
رسیدیم مدرسه

#وانشات
#فیلم
#فیک
#پست_جدید
#بی_تی_اس