بسم رب المجانین

بسم رب المجانین..
الذی لا اله الا هو...

بنگر بی قراری های شبانه را...

میشود نگاه کنی؟؟؟

ای نوای یک مجنون بی نواست..
که شب هایش به انتظار نگاهی از سوی تو به صبح می آید و تو...
چه ماهرانه براین خسته جان ناز میکنی..
در هوای سرد بی تو بودن،زیستن را بر خود حرام کرده ام.
دیگر چه انتظار است از غیر تو؟
من اینجا...
بی تو...
همچو بوته ی خشک بی ثمرم که بودنش فقط باعث آزار عده ایست که نمیفهمند مرا...
شکسته و نالان..
از دنیا بریده و باز به سمت تو پر میکشم....
فریاد میزنم و تورا میخوانم..
تو میشنوی و مرا در سکوتت غرق میکنی
دیوانه ترم نکن.. کجا میکشی ام؟؟
تو صدای گرفته را میشنوی
تویی نفس من دراین ظلمتکده ی ناسوت
چگونه شود از تو دل بکنم؟؟؟
به رسم جنون شهره ی شهر شدم و دیوانه خواندند مرا..
مگر تو نگفتی دیوانه میخرم؟
نگو که مرا برده ای از یاد که بر باد میرود این بی نوا...
چه شد آن همه دلبری هایت؟
چه شد آن همه پیمان؟
چه شد آن همه ناله های من؟
تاج سرم...
امامم...
عزیزم...
تو کجایی؟؟؟؟


میرزای بی تعلق
(نوای مجنون)
دیدگاه ها (۴)

بسم رب المجانینالذی لا اله الا هوالسلام علیک یا امام الرئوف....

****((((بسم الله الذی لا اله الا هو))))****داشتم دنبال بهانه...

اینم دست خط ما.به دعوت مرینا خانم.کسی رو دعوت نمیکنم.

سلاااام.نمیدونم چرا عاااااااششششششققققققققق رنگ قرمزم شدم ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط