کلاه لبه دار ☆

باز آن‌ روز لعنتی به یادم آمد
که تو را با او دست‌ در دست هم دیدم
و من کلاهِ لبه دارم را پایین کشیدم
تا نبینی اشک چشمهایم...🥺

#متن_عاشقانه
#متن_زیبا
#متن_سنگین
دیدگاه ها (۴)

دلنوشته ☆

نوجوان بودم و پُر از شور و مستینشستم روی شاخه عشق و هستیغرق ...

قهوه ☆

دلنوشته ☆

رمان فیک پارت 13نشنیدم پس 3قدم رفتم جلو که یهو یه بشکن زدو گ...

و من یڪ روزبه #تـღـو ↬ باز می گردم‌ و تو را به جانم می‌فشارم...

رمان اوشی نوکو قسمت اول🔮روبی آکوا بزرگ شدن🎀منم هنوز به ایدلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط