هر سال این موقع که دو سه روز به تولدم مونده، حس می کنم اط
هر سال این موقع که دو سه روز به تولدم مونده، حس میکنم اطرافم داره یه سری حرکات مشکوک انجام میشه که قراره سوپرایز بشم.
جالب اینجاست که وقتی دو سه روز از تولدم گذشت و میبینم هیچ خبری نشد واقعا سوپرایز میشم 😑
هرچقدر که سنم بالاتر میره از تعداد آدم هایی که توی قلبم جایی داشتن کمتر میشه ...
یادمیگیرم که همه ی آدم هارو نباید دوست داشته باشم ...
یادمیگیرم که همه ی آدم ها خوب نیستن ...
یادمیگیرم چون خودم راستشو بهشون میگم دلیل نمیشه اونا هم راست بگن...
یادمیگیرم تا واقعا مقصر نبودم معذرت خواهی نکنم ...
یاد میگیرم با آدما مثل خودشون رفتار کنم...
یاد میگیرم که هرچی قلبم سنگی و سرد تر باشه برام بهتره ...
یادمیگیرم که نباید احساساتی باشم احساسات آدمو نابود میکنه ...
یادمیگیرم که بی تفاوت باشم ...
یادمیگیرم که یه آدم ساده ی مهربون قطعا احمقه ! باید گرگ باشی!...
آره هرچی بیشتر یادمیگیرم از دنیای قشنگ سادگیم بیشتر فاصله میگیرم ...
دنیا زیادم قشنگ نیس ولی خب...
جالب اینجاست که وقتی دو سه روز از تولدم گذشت و میبینم هیچ خبری نشد واقعا سوپرایز میشم 😑
هرچقدر که سنم بالاتر میره از تعداد آدم هایی که توی قلبم جایی داشتن کمتر میشه ...
یادمیگیرم که همه ی آدم هارو نباید دوست داشته باشم ...
یادمیگیرم که همه ی آدم ها خوب نیستن ...
یادمیگیرم چون خودم راستشو بهشون میگم دلیل نمیشه اونا هم راست بگن...
یادمیگیرم تا واقعا مقصر نبودم معذرت خواهی نکنم ...
یاد میگیرم با آدما مثل خودشون رفتار کنم...
یاد میگیرم که هرچی قلبم سنگی و سرد تر باشه برام بهتره ...
یادمیگیرم که نباید احساساتی باشم احساسات آدمو نابود میکنه ...
یادمیگیرم که بی تفاوت باشم ...
یادمیگیرم که یه آدم ساده ی مهربون قطعا احمقه ! باید گرگ باشی!...
آره هرچی بیشتر یادمیگیرم از دنیای قشنگ سادگیم بیشتر فاصله میگیرم ...
دنیا زیادم قشنگ نیس ولی خب...
۳۶.۵k
۱۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.