جیمی واقعا بابات بخاطر مامانت مغز خودشو ترکوند

جیمی واقعا بابات بخاطر مامانت مغز خودشو ترکوند؟
آره، پای تلفن بوده.
به مامانم گفته یه تفنگ دستشه.
بهش گفته اگه برنگردی پیشم خودم رو میکشم.
حالا برمیگردی؟
مامانم هم گفته نه!
بعد یه صدای تیر اومد و همین.

بعد مامانت چیکار کرد؟
گوشی رو گذاشت !

👤 چارلز بوکفسکی
دیدگاه ها (۱)

مگه از این متن بهترم داریم؟سیندرلا و زیبایِ خفته نباش...یا ش...

لایک فراموش نشه.این متن عالیه خانوما:)چند وقت پیش در یک مهما...

من از وقتی که خیلی کوچیک بودم هیچ شبی زود نمیخوابیدم. مامان ...

از یه جایی به بعد دیگه اون آدمِ سابق نیستیدیگه چیزی خیلی خوش...

داستان مامانبزرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط