مادربزرگم نظریه ی بسیار جالبی داشت میگفت هر یک از ما با

مادربزرگم نظریه ی بسیار جالبی داشت. می‌گفت هر یک از ما با یک قوطی کبریت در وجودمان متولد می‌شویم امّا خودمان قادر نیستیم کبریت‌ها را روشن کنیم. برای این کار، محتاجِ اکسیژن و شعله هستیم. در این مورد، به عنوان مثال، اکسیژن از نفسِ کسی می‌آید که دوستش داریم؛ شعله می‌تواند هر نوع موسیقی، نوازش، کلام یا صدایی باشد که یکی از چوب کبریت‌ها را مشتعل می‌کند…

آدم باید به این کشف و شهود برسد که چه عاملی آتش درونش را پیوسته شعله ور نگه می‌دارد...
آن آتش، غذای روح است.

اگر کسی به موقع در نیابد که چه چیزی آتشِ درون را شعله ور می‌کند، قوطی کبریت وجودش، نم بر می‌دارد و هیچ یک از چوب کبریت‌هایش هیچ وقت روشن نمی‌شود...

قسمتی از کتاب :
#مثل_آب_برای_شکلات
نوشته :
#لورا_اسکوئیول

پ.ن : تصویر یه نقاشی فوق العاده زیباست 👌 ❤
دیدگاه ها (۱۰)

دندانپزشکی بهتره یا پزشکی؟خیلیا کامنت میزارن و میپرسن این سو...

The fact of a person isn’t the same that the person shows, h...

فاجعه‌بارترین اشتباه ترجمه‌ای مربوط به تنها بمباران اتمی در ...

The ways of making children happy: #hug them, #listen to the...

گلاٰیه نکرد، نِق نزد، بهانه نگرفت، دور نشد، نَمُرد! حالاٰ دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط