یارم تویی به عالم یار دگر ندارم

یارم تویی به عالم، #یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از #تو برندارم

#دل برندارم از تو، وز دل سخن نگویم
زان دل سخن چه گویم کز وی #خبر ندارم

دارم #غم تو دائم، با #جان و #دل برابر
زیرا که جز غم تو چیزی دگر ندارم

هر ساعتی فریبم دل را به #عشوه ی تو
گویی که عشوهٔ تو یک یک ز بر ندارم

گفتی که #صبر بگزین تا #کام_دل بیابی
صبر از چنان #جمال ی نشگفت اگر ندارم

صبرم چگونه باشد از #عشق ماهرویی
کاندر #زمانه کس را زو دوستر ندارم

#انوری

❇ این شعر بیانگر عشق عمیق و #وفا دارانه‌ای است که در آن، #عاشق جز #محبوب هیچ نمی‌بیند.
شاعر می‌گوید تنها یارِ من در تمام عالم، تویی. از تو دل نمی‌کنم، چون جای دیگری برای دل‌سپردن ندارم. حتی اگر مرا به صبر دعوت کنی، نمی‌توانم صبر کنم، چون عشق تو فراتر از تحمل من است. غم تو را چون #گنجی با دل و جان نگه داشته‌ام، چون جز آن چیزی در اختیار ندارم.

؛__________❤__________

#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
#اوحدالدین_محمد_ابن_محمد
#اوحدالدین_محمد_ابن_اسحاق
#دوست #گنج
دیدگاه ها (۳)

#یا_رب #دل پاک و #جان آگاهم دهآه #شب و گریهٔ #سحر گاهم دهدر ...

جدا شد یکی #چشمه از #کوهساربه ره گشت ناگه به سنگی دچاربه‌ نر...

#یا_رب نگاه کس به کسی (رُخی) #آشنا مکنور میکنی، کرم کن و از ...

ای کاش عشق سر به سر ما نمیگذاشت

یارم تویی به عالم، یار دگر ندارم،تا در تنم بود جان، دل از تو...

#یادم نمی کنی و ز یادم نمی روییــادت بخیــر #یار فراموشــکار...

اين خيلي قشنگه : ❤️🌸🔹 عالم ز برایت آفریدم، گله کردی🔸 از روح ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط