به نسل امروز حسادت میکنم
به نسل امروز حسادت میکنم
ای کاش زمان ما هم راهی برای حرف زدن وجود داشت
ای کاش در زمان ما هم کسی بود که تجربیاتش را به اشتراک میگذاشت
آن موقع ها اگر از عشق حرف می زدیم حکم مان با طناب دار فرقی نداشت
دفتر های خاطراتمان قفل داشت
تازه اگر جرات داشتن دفتر خاطرات داشتیم
شاید اگر آن موقع ها فقط پیام کوتاه وجود داشت میتوانستم خیلی از حرفهای دلم را بگویم
آن موقع ها انگار حرف زدن سخت بود
وقتی سن دخترم بودم حرفهایم را به دفترم میگفتم
دفترم را هیچ وقت هیچ کس نخواند
آن موقع ها پیاز باید پوست میگرفتی تا بی دلیل گریه کنی
ترانه ها را باید هفته ها و شاید هم ماه ها انتظار میکشیدی تا به دستت برسد
یک رادیو ضبط و نوار
حتی سی دی هم نبود تا تراک به تراک ترانه ها را جلو بزنی
وقتی اولین بار صاحب تلفن همراه شدم و با چیزی به نام پیام کوتاه آشنا شدم
با حسرت نگاهش کردم و گفتم دیر رسیدی
او رفت...
قدر چیزی را که دارید بدانید...
به نسل امروز حسادت میکنم
ای کاش زمان ما هم راهی برای حرف زدن وجود داشت
ای کاش در زمان ما هم کسی بود که تجربیاتش را به اشتراک میگذاشت
آن موقع ها اگر از عشق حرف می زدیم حکم مان با طناب دار فرقی نداشت
دفتر های خاطراتمان قفل داشت
تازه اگر جرات داشتن دفتر خاطرات داشتیم
شاید اگر آن موقع ها فقط پیام کوتاه وجود داشت میتوانستم خیلی از حرفهای دلم را بگویم
آن موقع ها انگار حرف زدن سخت بود
وقتی سن دخترم بودم حرفهایم را به دفترم میگفتم
دفترم را هیچ وقت هیچ کس نخواند
آن موقع ها پیاز باید پوست میگرفتی تا بی دلیل گریه کنی
ترانه ها را باید هفته ها و شاید هم ماه ها انتظار میکشیدی تا به دستت برسد
یک رادیو ضبط و نوار
حتی سی دی هم نبود تا تراک به تراک ترانه ها را جلو بزنی
وقتی اولین بار صاحب تلفن همراه شدم و با چیزی به نام پیام کوتاه آشنا شدم
با حسرت نگاهش کردم و گفتم دیر رسیدی
او رفت...
قدر چیزی را که دارید بدانید...
۱.۶k
۱۸ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.