ل اگه دختر خوبی باشی میارمش
ل :اگه دختر خوبی باشی میارمش
میا :مرسی ارباب میشه منو آت دو دقیقه تنها بزارین
ل :بفهمم نقشه فرار کشیدین جفتتون رو خاک میکنم
میا :چشم
ویو میا
این دختره خیلی خوشگله امیدوارم به حرف لئو گوش بده تا به عاقبت من دچار نشه کوک میدونی دختر خالت چند سال فقط تو این انبار بوده
میا: آت گوش کن اگه میخوای زنده بمونی ازش سرپیچی نکن
ات: وا تو چرا اینجوری اگه دستات از پشت بسته ست چجوری غذا میخوری
با این حرفش لرزم گرفت
میا :ه..هیچی و..ولش کن
ات: باشه نگران نباش کوک نجاتمون میده
میا :امیدوارم
ویو کوک
چند روزه درست غذا نخوردم فقط دنبال ات و میا هستم یه هکر ماهر استخدام کردم تا بتونه شماره لئو رو هک کنه
هکر: قربان این کار هرکسی نیست اگه بخوام هکش کنم کلی براتون هزینه داره
کوک: پولش مهم نیست هرچیه دو برابر میدمت
هکر: اکی ولی یک روز زمان میخوام
کوک: باشه
اگه هک کنه اطلاعاتش میاد و میتونم نجاتشون بدم
ویو آت
این لئو از کوک خیلی بدتره بعد اینکه از انبار در اومدم در و قفل کرد
ات :وقتی دستاش بستس چرا درو قفل میکنی حداقل بزار نور برسه بهش
ل :ازتو نظر نخواستم بریم
ات: ب..باشه
دستم و گرفت و برد داخل اتاقم اومد و پاهامو بست و رفت و درو قفل کرد
ات :این فازش چیه مارو که بسته چجوری میخوایم فرار کنیم ایشش
چند ساعت بعد
ویو آت
تو اتاق بودم که یهو اون مرد عین وحشی ها وارد اتاق شد و پاهامو باز کرد و منو کشوند سمت اتاق شکنجه بزور خوابوندم روی تخت و کامل لخt کرد
ل :ببین کاری کردی میخوام سوزن هارو تا ته بکنم تو بدنت
ات: م..مگ..مگه چیکار ..کردم ؟
ل :به پری من چی گفتی
ات: اون پری تو نیست برده و زندانی توعه
ل: اون از زندگیش راضیه پس دخالت نداشته باش
یه سوزن از جیبش در آورد و با سوزن داغ کرد به پوsیم نگاه کرد
ات: ن..ن..نه ت..توروخدا ببخشید نکن
میا :مرسی ارباب میشه منو آت دو دقیقه تنها بزارین
ل :بفهمم نقشه فرار کشیدین جفتتون رو خاک میکنم
میا :چشم
ویو میا
این دختره خیلی خوشگله امیدوارم به حرف لئو گوش بده تا به عاقبت من دچار نشه کوک میدونی دختر خالت چند سال فقط تو این انبار بوده
میا: آت گوش کن اگه میخوای زنده بمونی ازش سرپیچی نکن
ات: وا تو چرا اینجوری اگه دستات از پشت بسته ست چجوری غذا میخوری
با این حرفش لرزم گرفت
میا :ه..هیچی و..ولش کن
ات: باشه نگران نباش کوک نجاتمون میده
میا :امیدوارم
ویو کوک
چند روزه درست غذا نخوردم فقط دنبال ات و میا هستم یه هکر ماهر استخدام کردم تا بتونه شماره لئو رو هک کنه
هکر: قربان این کار هرکسی نیست اگه بخوام هکش کنم کلی براتون هزینه داره
کوک: پولش مهم نیست هرچیه دو برابر میدمت
هکر: اکی ولی یک روز زمان میخوام
کوک: باشه
اگه هک کنه اطلاعاتش میاد و میتونم نجاتشون بدم
ویو آت
این لئو از کوک خیلی بدتره بعد اینکه از انبار در اومدم در و قفل کرد
ات :وقتی دستاش بستس چرا درو قفل میکنی حداقل بزار نور برسه بهش
ل :ازتو نظر نخواستم بریم
ات: ب..باشه
دستم و گرفت و برد داخل اتاقم اومد و پاهامو بست و رفت و درو قفل کرد
ات :این فازش چیه مارو که بسته چجوری میخوایم فرار کنیم ایشش
چند ساعت بعد
ویو آت
تو اتاق بودم که یهو اون مرد عین وحشی ها وارد اتاق شد و پاهامو باز کرد و منو کشوند سمت اتاق شکنجه بزور خوابوندم روی تخت و کامل لخt کرد
ل :ببین کاری کردی میخوام سوزن هارو تا ته بکنم تو بدنت
ات: م..مگ..مگه چیکار ..کردم ؟
ل :به پری من چی گفتی
ات: اون پری تو نیست برده و زندانی توعه
ل: اون از زندگیش راضیه پس دخالت نداشته باش
یه سوزن از جیبش در آورد و با سوزن داغ کرد به پوsیم نگاه کرد
ات: ن..ن..نه ت..توروخدا ببخشید نکن
- ۹.۹k
- ۱۶ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط