خلاصه ای از لایو جونگ کوک
خلاصهای از لایو جونگکوک
جونگکوک: حال همه شما خوبه؟
من دارم موها را بلند میکنم، چطوره؟ چیکار کنم.. اول از همه من یه کاری دارم
دقیقا ساعت 2 باید برم، من فقط لایو رو بدون دلیل خاصی روشن کردم.
آرمی: کار خاصی انجام دادی؟
جونگکوک: دیروز با آشناهام مشروب خوردم و امروز صبح از خواب بیدار شدم،
آرمی: بم کجاست؟
جونگکوک: بم تو یه مرکز آموزشیه.
یه مرکز آموزشی جدید.. اونجا خیلی عالی بود، محیطش خیلی خوب بود.
آرمی: غذا خوردی؟
جونگکوک: صبح گوشت خوک سفارش دادم و با مقداری برنج ازش لذت بردم، اما احساس میکنم شکمم کوچیک شده چون نمیتونم زیاد بخورم
همگی، چیکار میکنید؟
بم حالش خوب نیست و بیمارستانه!
، اما چون بم اینجا نیس، خونه خیلی خالیه... ساکته.. وقتی در اتاق خوابم رو باز میکنم، اون باید جلوی در من باشه اما اون اینجا نیس اون باید به گربه های بیرون نگاه کنه و پارس کنه
جونگکوک: حال همه شما خوبه؟
من دارم موها را بلند میکنم، چطوره؟ چیکار کنم.. اول از همه من یه کاری دارم
دقیقا ساعت 2 باید برم، من فقط لایو رو بدون دلیل خاصی روشن کردم.
آرمی: کار خاصی انجام دادی؟
جونگکوک: دیروز با آشناهام مشروب خوردم و امروز صبح از خواب بیدار شدم،
آرمی: بم کجاست؟
جونگکوک: بم تو یه مرکز آموزشیه.
یه مرکز آموزشی جدید.. اونجا خیلی عالی بود، محیطش خیلی خوب بود.
آرمی: غذا خوردی؟
جونگکوک: صبح گوشت خوک سفارش دادم و با مقداری برنج ازش لذت بردم، اما احساس میکنم شکمم کوچیک شده چون نمیتونم زیاد بخورم
همگی، چیکار میکنید؟
بم حالش خوب نیست و بیمارستانه!
، اما چون بم اینجا نیس، خونه خیلی خالیه... ساکته.. وقتی در اتاق خوابم رو باز میکنم، اون باید جلوی در من باشه اما اون اینجا نیس اون باید به گربه های بیرون نگاه کنه و پارس کنه
۹.۲k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.