اکنون چو برگ آخر پاییزی تب کرده ام،
اکنون چو برگ آخر پاییزی تب کردهام،
در دستهای سرد تو میلرزم
انصاف نیست...
گر میبری،ببر خاکستری را
که بر روی سینهی من خفته است
اما بدان،که آفاق را خونین خواهی کرد
وقتی از باغهای چلچله خواهی گذشت،
و برگهای سبز جهان را خواهی لرزاند.
داغ است،
هنوز داغ است خاکستری که از تو
بر روی سینهی من خفته است.
#رضا_براهنی
در دستهای سرد تو میلرزم
انصاف نیست...
گر میبری،ببر خاکستری را
که بر روی سینهی من خفته است
اما بدان،که آفاق را خونین خواهی کرد
وقتی از باغهای چلچله خواهی گذشت،
و برگهای سبز جهان را خواهی لرزاند.
داغ است،
هنوز داغ است خاکستری که از تو
بر روی سینهی من خفته است.
#رضا_براهنی
۱۰.۵k
۲۳ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.