در خاطرم می مانی

‍ در خاطرم می مانی
تمام غزل های من
با تو
آغاز شد.
عشق را
ستودم با زلال احساست
که در
رگهای من
جاری می شد
من
تلاقی ی احساسم را
با دستهای تو
در بند بند وجودم
حس کردم
هاشورهای تردید را
پاک کردم
و قاطعانه نوشتم: دوستت دارم
من
با تو
آغاز شدم.
دیدگاه ها (۲)

بگذار ابرها .... چتــرشـــان را .... بالای سرمان باز کنند .....

در همهمه ی عشقدستهای تو رابوسیدمو میان پیچک هادل به باران بس...

😄

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط