در همهمه ی عشقدستهای تو رابوسیدمو میان پیچک هادل به باران بستمبر شانه های بادتکیه دادمو از تونوشتمچشم من با نگاهتمسخ شدو سالهاست...کهبا جادوی چشمانتشعر می سرایم