غم مثل یه آهنگ بی کلام میمونه که بارها و بارها پشت هم گوش
غم مثل یه آهنگ بیکلام میمونه که بارها و بارها پشت هم گوش میدی و از حرفاش گریه میکنی
غم دیده نمیشه ، انگار دستای سیاهی گلوتو محکم گرفتن ، داری خفه میشی ولی تو اون دستارو نمیبینی
اصلا غم یعنی غرق شدن ، یعنی تو بیفتی تو دریای اشکای خودت و دست و پا بزنی ولی نتونی شنا کنی ، اون لحظه اصلا مهم نیست کی دستشو برات دراز میکنه یا اصلا کسی هست؟ تو دستت به دستشون نمیرسه
انگار بیفتی تو یه باتلاق و هرچی بیشتر سعی میکنی بیای بیرون بیشتر فرو میری توش
غم یعنی چشمات دیگه برق نزنن
ولی
غم میتونه طوفان باشه ، بیاد همه چیو با خودش ببره ، ازت آدم جدیدی بسازه ، تو زیر اون دردا له میشی و وقتی بلند میشی یه آدم دیگه ایی ، اونموقع رنگین کمونو میبینی ولی هرکسی نمیرسه به این نقطه فقط قوی هاش میمونن
غم مثل مواد مخدره ، انگار هرچی بیشتر داشته باشیش بیشتر معتادش میشی ، از یه جایی به بعد حتی برای خوشحال بودن تلاشم نمیکنی ، هرکسی نمیتونه ترکش کنه .
و در آخر همه اینا تلاش برای توصیف غمه ! هیچ کلمه و جمله و تشبیه و ... قادر به وصف احساسات نیست ، تو فقط موقعی میفهمی غم یعنی چی که روحت تجربه اش کنه . !
غم دیده نمیشه ، انگار دستای سیاهی گلوتو محکم گرفتن ، داری خفه میشی ولی تو اون دستارو نمیبینی
اصلا غم یعنی غرق شدن ، یعنی تو بیفتی تو دریای اشکای خودت و دست و پا بزنی ولی نتونی شنا کنی ، اون لحظه اصلا مهم نیست کی دستشو برات دراز میکنه یا اصلا کسی هست؟ تو دستت به دستشون نمیرسه
انگار بیفتی تو یه باتلاق و هرچی بیشتر سعی میکنی بیای بیرون بیشتر فرو میری توش
غم یعنی چشمات دیگه برق نزنن
ولی
غم میتونه طوفان باشه ، بیاد همه چیو با خودش ببره ، ازت آدم جدیدی بسازه ، تو زیر اون دردا له میشی و وقتی بلند میشی یه آدم دیگه ایی ، اونموقع رنگین کمونو میبینی ولی هرکسی نمیرسه به این نقطه فقط قوی هاش میمونن
غم مثل مواد مخدره ، انگار هرچی بیشتر داشته باشیش بیشتر معتادش میشی ، از یه جایی به بعد حتی برای خوشحال بودن تلاشم نمیکنی ، هرکسی نمیتونه ترکش کنه .
و در آخر همه اینا تلاش برای توصیف غمه ! هیچ کلمه و جمله و تشبیه و ... قادر به وصف احساسات نیست ، تو فقط موقعی میفهمی غم یعنی چی که روحت تجربه اش کنه . !
۱۷.۳k
۱۹ دی ۱۴۰۰