روز و شب درد کشیدی بدنت خوب نشد
روز و شب درد کشیدی بدنت خوب نشد
تا سحر آب شدی زخم تنت خوب نشد
لاله های به روی پیرهنت خوب نشد
جگرت سوخت ولی سوختنت خوب نشد
آینه بودی و یکباره ترک خوردی تو
من بمیرم سر من بود کتک خوردی تو
ضربه ای خورد به در ، پیکرت افتاد زمین
تا تو خوردی به زمین دخترت افتاد زمین
اشک از گوشه ی چشم تَرَت افتاد زمین
چادرت پاره شد و از سرت افتاد زمین
بوتراب تو که بی تاب شود حق دارد
پدر خاک اگر آب شود حق دارد
روزگار من اگر بر تو غم اندوخت ببخش
رنگ رخسار تو را باز برافروخت ببخش
گیسویت در وسط خانه اگرسوخت ببخش
تا سحر آب شدی زخم تنت خوب نشد
لاله های به روی پیرهنت خوب نشد
جگرت سوخت ولی سوختنت خوب نشد
آینه بودی و یکباره ترک خوردی تو
من بمیرم سر من بود کتک خوردی تو
ضربه ای خورد به در ، پیکرت افتاد زمین
تا تو خوردی به زمین دخترت افتاد زمین
اشک از گوشه ی چشم تَرَت افتاد زمین
چادرت پاره شد و از سرت افتاد زمین
بوتراب تو که بی تاب شود حق دارد
پدر خاک اگر آب شود حق دارد
روزگار من اگر بر تو غم اندوخت ببخش
رنگ رخسار تو را باز برافروخت ببخش
گیسویت در وسط خانه اگرسوخت ببخش
- ۱.۶k
- ۲۳ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط