آره داشتم میگفتم

آره، داشتم میگفتم
"دلتنگی خیلی وحشیه .."
مَکان و زمان نمیشناسه ..
یهو وسطِ یه روزِ خوب یا یه روزِ شلوغ ،وسطِ بلبشوی یه دَعوا ، موقع رَد شُدن از خیابون ،تو پاساژ وسطِ خرید، تو صفِ نونوایی، وسطِ جشنِ فارغ‌التَحصیلی ، شبِ عید، میونِ شلوغیِ مترو ، سَر جلسه‌ی امتحان ، حتی وَسطِ وانفسای قیامت چنگ میزنه تو گلوت و تویی که مات و مبهوت تو چشاش نگاه میکنی و خُشکت میزنه ..
حتّی به این فکر هم نمیکنی که این لامُروّت از کُجا پیداش شد ..
فقط غرق میشی و غرق میشی ..
چی میگفتم ..؟!
آره داشتم میگفتم
"دلتنگی خیلی وحشیه
دیدگاه ها (۱۳)

بی عشق زندگی کردن سخت است!فکرش را بکن؛هر صبح که بیدار میشوی ...

‌وقتی می‌گم «دلم برات تنگ شده»، دارم در مورد الان صحبت می‌کن...

این گلدان را کجای دلم بگذارمکه مشرف به پنجره‌ات باشدواقعا چه...

و امشب تمام دلتنگی هایم را برای تو مینویسم..تمام آن حرف هایی...

پارت اولو خیلی طولانی گذاشتم شروع رمان :اگه طُ نباشی یکی د...

معشوقه دشمنP²⁰توی اتاقش نشسته بود و با گوشیش ور می‌رفت.روی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط