اوکی بریم برای پارت جدیدددد
اوکی بریم برای پارت جدیدددد
وای خدا خیلی خوابم میاااد
گایز مرسی از حمایتاتون ولی واقعن من توی این دوره ی امتحانا سخته برام هم درسامو بخونم هم براتون فیک بنویسم خوشحال میشم تعداد لایکاتونو ببرین بالا و نظراتتون رو تو کامتنا بهم بگین ممنون:))
_________________________________________
*من نمیتونم با سانزو انجامش بدم*
part:4
ا/ت:ریندو_سان من باهاتون....کجا بیام؟
سانزو:بیا بریم میفهمی
با ترس و بهت دست ران رو گرفتم و بلند شدم ولی دست لیام رو ول نکرده بودم ریندو رفت نزدیک لیام ومچ دستشو فشار داد
لیام:ایته....م..من ولش ..نمیکنم
ا/ت:لیام نههه..
ریندو دست لیام رو محکم تر فشار داد جوری که دستش در رفت لیام داد خفه ای کشید و همونجا من با دستم محکم زدم تو صورت ریندو
ا/ت:چه غلطی کردی تو.با من کار داری چرا به دوستام آسیب میزنی تمهه
ریندو:تمه؟وقتی توی خونه بودیم با ناله هات اینو بهم بگو تا بخندم(اینجا هم یه لبخند زد)
با ترس به چشماش خیره شدم و آب دهنمو قورت دادم ینی چه بلایی میخواستن سرم بیارن
(بخش اول:
اوکی درمورد ا/ت یکم توضیح بدیم
خوب ببینین چون که ا/ت ورژن انیمه ای شما هست کمی تغییر میکنین برای مثال
چشماتون اینجا آبیه موهاتون آبی و مشکی کوتاه گوشاتون کاملن پیریسینگ داره توی مدرسه خیلی محبوبین گونه هاتون سرخه پوستتون سفیده دندوناتون کمی شبیه دندونای باجی نیش هاش تیزه و بزرگه انگشتاتون کشیدس و بند های انگشتتون زخمه که در ادامه ی فیک متوجه میشین چرا
اوکی همینا بود دیگه)
ران رو کرد به سانزو و بهش گف
ران:سانزو ماشین اومده بریم
سانزو سرشو به معنای موافقت تکون داد و روشو کرد به ریندو
ریندو بی وقفه کلتشو زد تو گیج گاهم و بیهوشم کرد
چشمامو که باز کردم سرمایی روی بدنم نشست لرزم گرفت خواستم تکون بخورم که دیدم دست و پاهام بسته شده و روی تخت ام
ا/ت:م...من کجام؟
صدایی آشنا که زمزمه گر بود گردنمو نوازش کرد و گفت:واو ا/ت_چان واقعن بدن خوبی داری
و بعد با انگشت های کشیدش جای سینم رو لمس کرد از کلفتی و کشیده بودن انگشتاش فهمیدم سانزوئه
ریندو:سانزو بیارش وان رو آماده کردم
به خودم که اومدم دیدم توی بغل سانزو ام اونم بدون حتی یک دونه لباس لخت لخت بودم و سانزو هم فقط بالا تنه اش لخت بود گونه هام سرخ تر از قبل شده بودن وقتی که رفتیم توی حمام تازه فهمیدم که قضیه از چه قراره تا میخواستم چیزی بگم یهو ریندو چیزی گفت که دلم میخواست فقط فرار کنم ازونجا
ریندو:ا/ت امشب میخوایم....................
______________________________
دو پارت بعدی رو فردا میذارم
میرم فعلن بخوابم باز شاید ساعتای ۴ اومدم
جانههه❤️🩹💫🌸
وای خدا خیلی خوابم میاااد
گایز مرسی از حمایتاتون ولی واقعن من توی این دوره ی امتحانا سخته برام هم درسامو بخونم هم براتون فیک بنویسم خوشحال میشم تعداد لایکاتونو ببرین بالا و نظراتتون رو تو کامتنا بهم بگین ممنون:))
_________________________________________
*من نمیتونم با سانزو انجامش بدم*
part:4
ا/ت:ریندو_سان من باهاتون....کجا بیام؟
سانزو:بیا بریم میفهمی
با ترس و بهت دست ران رو گرفتم و بلند شدم ولی دست لیام رو ول نکرده بودم ریندو رفت نزدیک لیام ومچ دستشو فشار داد
لیام:ایته....م..من ولش ..نمیکنم
ا/ت:لیام نههه..
ریندو دست لیام رو محکم تر فشار داد جوری که دستش در رفت لیام داد خفه ای کشید و همونجا من با دستم محکم زدم تو صورت ریندو
ا/ت:چه غلطی کردی تو.با من کار داری چرا به دوستام آسیب میزنی تمهه
ریندو:تمه؟وقتی توی خونه بودیم با ناله هات اینو بهم بگو تا بخندم(اینجا هم یه لبخند زد)
با ترس به چشماش خیره شدم و آب دهنمو قورت دادم ینی چه بلایی میخواستن سرم بیارن
(بخش اول:
اوکی درمورد ا/ت یکم توضیح بدیم
خوب ببینین چون که ا/ت ورژن انیمه ای شما هست کمی تغییر میکنین برای مثال
چشماتون اینجا آبیه موهاتون آبی و مشکی کوتاه گوشاتون کاملن پیریسینگ داره توی مدرسه خیلی محبوبین گونه هاتون سرخه پوستتون سفیده دندوناتون کمی شبیه دندونای باجی نیش هاش تیزه و بزرگه انگشتاتون کشیدس و بند های انگشتتون زخمه که در ادامه ی فیک متوجه میشین چرا
اوکی همینا بود دیگه)
ران رو کرد به سانزو و بهش گف
ران:سانزو ماشین اومده بریم
سانزو سرشو به معنای موافقت تکون داد و روشو کرد به ریندو
ریندو بی وقفه کلتشو زد تو گیج گاهم و بیهوشم کرد
چشمامو که باز کردم سرمایی روی بدنم نشست لرزم گرفت خواستم تکون بخورم که دیدم دست و پاهام بسته شده و روی تخت ام
ا/ت:م...من کجام؟
صدایی آشنا که زمزمه گر بود گردنمو نوازش کرد و گفت:واو ا/ت_چان واقعن بدن خوبی داری
و بعد با انگشت های کشیدش جای سینم رو لمس کرد از کلفتی و کشیده بودن انگشتاش فهمیدم سانزوئه
ریندو:سانزو بیارش وان رو آماده کردم
به خودم که اومدم دیدم توی بغل سانزو ام اونم بدون حتی یک دونه لباس لخت لخت بودم و سانزو هم فقط بالا تنه اش لخت بود گونه هام سرخ تر از قبل شده بودن وقتی که رفتیم توی حمام تازه فهمیدم که قضیه از چه قراره تا میخواستم چیزی بگم یهو ریندو چیزی گفت که دلم میخواست فقط فرار کنم ازونجا
ریندو:ا/ت امشب میخوایم....................
______________________________
دو پارت بعدی رو فردا میذارم
میرم فعلن بخوابم باز شاید ساعتای ۴ اومدم
جانههه❤️🩹💫🌸
۷.۹k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.